گنجور

شمارهٔ ۴۶ - قامت دلجو

ای باد! اگر روی، به سر کوی دلبرم
همراه خود بیار، به من بوی دلبرم
کو قاصدی و، نامه بری کز ره وفا
از من پیام و نامه، برد سوی دلبرم
تعویذ چشم زخم کنم بهر خود اگر
تاری فتد به دست من از موی دلبرم
خواهی شنید از سخنم نکهت عبیر
گویم اگر ز خلق خوش و خوی دلبرم
بیداریم ز خواب، کجا هست تا به صبح
بینم شبی به خواب، اگر روی دلبرم
در بوستان نرسته لب جوی تاکنون
سروی، چو سرو قامت دلجوی دلبرم
مشکل دگر به جانب محراب رو کند
زاهد ببیند از خم ابروی دلبرم
حیف است پر شکسته، به کنج قفس اسیر
«ترکی» که هست مرغ سخن گوی دلبرم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای باد! اگر روی، به سر کوی دلبرم
همراه خود بیار، به من بوی دلبرم
هوش مصنوعی: ای باد! اگر به سمتی می‌روی، بگذار بوی دلبرم را هم با خود بیاوری، تا من هم از عطر او بهره‌مند شوم.
کو قاصدی و، نامه بری کز ره وفا
از من پیام و نامه، برد سوی دلبرم
هوش مصنوعی: ای قاصد، کجا هستی؟ برو و از طرف من پیامی وفادارانه به محبوبم برسان.
تعویذ چشم زخم کنم بهر خود اگر
تاری فتد به دست من از موی دلبرم
هوش مصنوعی: اگر بر اثر حسادت یا چشم‌زخم آسیبی به‌من برسد، برای خودم تعویذی می‌نویسم و از موی معشوقم استفاده می‌کنم تا از این آسیب جلوگیری کنم.
خواهی شنید از سخنم نکهت عبیر
گویم اگر ز خلق خوش و خوی دلبرم
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، از من خواهی شنید که بوی خوش و محبت را بیان می‌کنم، حتی اگر از انسان‌ها و خلق نیکو و ویژگی‌های محبوب من باشد.
بیداریم ز خواب، کجا هست تا به صبح
بینم شبی به خواب، اگر روی دلبرم
هوش مصنوعی: من از خواب بیدارم و نمی‌دانم کجا هستم؛ در انتظار صبح هستم تا شبی را ببینم که با خواب، به یاد چهره محبوبم بگذرد.
در بوستان نرسته لب جوی تاکنون
سروی، چو سرو قامت دلجوی دلبرم
هوش مصنوعی: در باغچه کنار جوی، هنوز درختی بلند و زیبا که مانند سرو است، وجود ندارد، مانند سرو قامت محبوب دل‌انگیزم.
مشکل دگر به جانب محراب رو کند
زاهد ببیند از خم ابروی دلبرم
هوش مصنوعی: زاهد در محراب عبادت خود به مسائل و مشکلات دیگری فکر می‌کند، در حالی که چشمش به خم ابروی محبوب من است و این زیبایی او را مجذوب می‌کند.
حیف است پر شکسته، به کنج قفس اسیر
«ترکی» که هست مرغ سخن گوی دلبرم
هوش مصنوعی: دریغ است که پرنده‌ای با پرهای شکسته در گوشه قفس گرفتار باشد، در حالی که من مرغ سخنانی دل‌نشین و زیبا دارم.