شمارهٔ ۳۴ - آه سحرگاه
آنکه هر شب به فلک، شعله کشد آه من است
و آنکه با درد بسازد، دل آگاه من است
آنکه غافل نشود یکدمی از من، شب و روز
گریهٔ نیم شب و آه سحرگاه من است
گر ز خط آینهٔ روی تو ز نگار گرفت
عجبی نیست که این از اثر آه من است
سفر کوی خرابات، مرا در پیش است
همت پیر مغان، بدرقهٔ راه من است
دوش با یار کسی شکوه ز «ترکی» می کرد
گفت خاموش، که او بندهٔ درگاه من است
شمارهٔ ۳۳ - هزار انگشت: اگر زنی به دل زخمم ای نگار، انگشتشمارهٔ ۳۵ - دل می طپد: ای چشمهٔ حیوان خجل از لعل لبانت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنکه هر شب به فلک، شعله کشد آه من است
و آنکه با درد بسازد، دل آگاه من است
هوش مصنوعی: آن کسی که هر شب به آسمان، نالههای من را میفرستد و کسی که با مشکلات و دردها کنار میآید، دل آگاه من است.
آنکه غافل نشود یکدمی از من، شب و روز
گریهٔ نیم شب و آه سحرگاه من است
هوش مصنوعی: کسی که همیشه به یاد من است و یک لحظه هم از فکر من غافل نمیشود، شب و روز به خاطر درد و غم من اشک میریزد و در صبحگاهان نیز از دلش آه میکشد.
گر ز خط آینهٔ روی تو ز نگار گرفت
عجبی نیست که این از اثر آه من است
هوش مصنوعی: اگر تصویر چهره تو از زیبایی و ظرافتش روی آینه نقش بسته، جای تعجب نیست که این نشان از تاثیر اشک و آه من باشد.
سفر کوی خرابات، مرا در پیش است
همت پیر مغان، بدرقهٔ راه من است
هوش مصنوعی: سفر به محلهی خراباتیها در پیش رو دارم و اراده و تلاش پیر خراباتنشینها، راهنمایی من در این مسیر است.
دوش با یار کسی شکوه ز «ترکی» می کرد
گفت خاموش، که او بندهٔ درگاه من است
هوش مصنوعی: دیروز شخصی با دوستش از زیباییهای ترکیه صحبت میکرد و در این حین گفت که باید ساکت باشد، چون او زیر دستان من است.