گنجور

شمارهٔ ۳۷

هر کس که رخ تو دید جانا
عاشق به تو گشت آن زمانا
مرغ دل صد هزار عاشق
در قید تو شد ز بحر دانا
تیر نگهت گذشت از جان
ابروی کج تو چون کمانا!
خون شد دل ما چرا نگویی
حرفی ز وفا از آن دهانا؟!
از چین جبین توست معلوم
رنجیده ز عاشقان همانا
تصدیق مکن تصوری کن
آن نقطه ما ز دشمنانا!
گشته به جهان فسانه طغرل
با تیر ملامت او نشانا!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کس که رخ تو دید جانا
عاشق به تو گشت آن زمانا
هوش مصنوعی: هر کسی که چهره‌ی تو را دید، ای محبوب، در آن لحظه عاشق تو شد.
مرغ دل صد هزار عاشق
در قید تو شد ز بحر دانا
هوش مصنوعی: دل‌های عاشقان بسیار زیادی اسیر تو شده‌اند، همچون پرنده‌ای که در بستر دریا جا گرفته است.
تیر نگهت گذشت از جان
ابروی کج تو چون کمانا!
هوش مصنوعی: چشمان تو مانند کمان، به قدری زیبا و دلربا هستند که تیر نگاهت به قلب من نشسته و جانم را تحت تأثیر قرار داده است.
خون شد دل ما چرا نگویی
حرفی ز وفا از آن دهانا؟!
هوش مصنوعی: دل ما به شدت دردمند و غمگین است، چرا از آن دهان، که می‌تواند حرفی از وفا بزند، چیزی نمی‌گویی؟
از چین جبین توست معلوم
رنجیده ز عاشقان همانا
هوش مصنوعی: چندین رنج و غصه که به خاطر عاشقان و دلبستگان به توست، از خط و اثری که بر پیشانی‌ات نمایان است، احساس می‌شود.
تصدیق مکن تصوری کن
آن نقطه ما ز دشمنانا!
هوش مصنوعی: به دشمنان خود اطمینان نکن و آنچه را که در ذهن داری به واقعیت تبدیل کن!
گشته به جهان فسانه طغرل
با تیر ملامت او نشانا!
هوش مصنوعی: در جهان، داستان طغرل به خاطر تیرهایی که از ملامت به او پرتاب می‌شود، مشهور شده است.