گنجور

شمارهٔ ۳۵

چون نی گرفته ملک جهان را فغان ما
نبود به غیر ناله متاع دکان ما
ما عاشقیم و شهره آفاق گشته‌ایم
عالم پر است از سخن و داستان ما
در جیب فکر خلوت هستی گزیده‌ایم
باشد زبان خامه کنون ترجمان ما
جز نقش نام شهرت ما نیست از نگین
عنقا بود به عالم امکان نشان ما
اشک روان اگرچه به پایش فشانده‌ایم
باشد روان به پای وی اکنون روان ما
در ساز عشق پرده تقیید آفت است
مطلق بود چو ناله به هرسو عنان ما
طغرل نوای نغمه «عشاق» دم به دم
آید ز ساز پرده زخم زبان ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون نی گرفته ملک جهان را فغان ما
نبود به غیر ناله متاع دکان ما
هوش مصنوعی: وقتی که درد و غم بر جهان حاکم می‌شود، ما تنها با ناله و زاری خود می‌توانیم این احساسات را بیان کنیم و جز این، چیزی برای ارائه نداریم.
ما عاشقیم و شهره آفاق گشته‌ایم
عالم پر است از سخن و داستان ما
هوش مصنوعی: ما عاشق هستیم و در سرزمین‌ها شهرت یافته‌ایم، جهان پر از قصه‌ها و داستان‌های ماست.
در جیب فکر خلوت هستی گزیده‌ایم
باشد زبان خامه کنون ترجمان ما
هوش مصنوعی: در ذهن خود، دنیایی از اندیشه‌ها و ایده‌ها داریم که با دقت انتخاب کرده‌ایم. اکنون زمان آن فرارسیده است که این افکار را به کلمات و معناهای روشنی تبدیل کنیم.
جز نقش نام شهرت ما نیست از نگین
عنقا بود به عالم امکان نشان ما
هوش مصنوعی: به جز نام و آوازه ما، هیچ چیزی در این دنیا باقی نمی‌ماند. نشانه‌ای از ما در این جهان، همچون نگینی بر انگشتری افسانه‌ای است.
اشک روان اگرچه به پایش فشانده‌ایم
باشد روان به پای وی اکنون روان ما
هوش مصنوعی: اگرچه اشک‌هایمان را به پای او ریخته‌ایم، اما در حال حاضر احساسات و روان ما نیز به پای او جاری است.
در ساز عشق پرده تقیید آفت است
مطلق بود چو ناله به هرسو عنان ما
هوش مصنوعی: در عشق، محدودیت‌ها مانند آفتی هستند و عشق باید آزاد باشد، مانند نغمه‌ای که در هر سو می‌وزد و ما را به حرکت وامی‌دارد.
طغرل نوای نغمه «عشاق» دم به دم
آید ز ساز پرده زخم زبان ما
هوش مصنوعی: طغرل، هر لحظه صدای نغمه «عشاق» را از ساز می‌شنود و زخمی که زبان ما به وجود آورده، همچنان ادامه دارد.