گنجور

شمارهٔ ۳۳

بس که چون عنقا ز خاطرها فراموشیم ما
گر جهان از ما نپوشد چشم می‌پوشیم ما!
جوش شکر در نی آخر می‌کند منع صدا
از کمال شهد مضمون گرچه خاموشیم ما!
از زمین تا آسمان گر مشتری جوشد ولیک
جز قماش معنی باریک نفروشیم ما!
بنده عشقیم ما آزاد از آزادی‌ایم
همچو زلف یار دائم حلقه‌برگوشیم ما!
ساز عشرت از خموشی‌های ما بی‌پرده است
یک جهان شور طرب پیداست گر جوشیم ما!
آنقدر مستیم از پیمانه جام ازل
روز تا شب بی‌سبویی باده می‌نوشیم ما!
شور طوفان سرشک ما اگر باشد همین
عاقبت همچون حباب خانه‌بردوشیم ما!
شاهد این بزم امکان دارد اوهام عدم
در خیال‌آباد هستی محو آغوشیم ما!
در گداز قلب خود زآتش کجا منت کشیم
بس که چون مینای می بی‌شعله در جوشیم ما؟!
حبذا زین مصرع بیدل که طغرل گفته است
جوهریم آب از دم شمشیر می‌نوشیم ما!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس که چون عنقا ز خاطرها فراموشیم ما
گر جهان از ما نپوشد چشم می‌پوشیم ما!
هوش مصنوعی: ما آن‌قدر از یادها فراموش شده‌ایم که اگر جهان هم چشمانش را از ما برگرداند، ما خودمان چشم‌پوشی می‌کنیم.
جوش شکر در نی آخر می‌کند منع صدا
از کمال شهد مضمون گرچه خاموشیم ما!
هوش مصنوعی: شیرینی و شادی در دل‌های ما به اندازه‌ کافی وجود دارد، حتی اگر خودمان آن را با صدای بلند نشان ندهیم. ما شاید ساکت باشیم، اما این سکوت به معناي نداشتن احساسات و شوق نیست.
از زمین تا آسمان گر مشتری جوشد ولیک
جز قماش معنی باریک نفروشیم ما!
هوش مصنوعی: اگر چه از زمین تا آسمان ثروت و نعمت جمع شود، اما ما هرگز معانی عمیق و ظریف را به قیمت‌های پایین نخواهیم فروخت.
بنده عشقیم ما آزاد از آزادی‌ایم
همچو زلف یار دائم حلقه‌برگوشیم ما!
هوش مصنوعی: ما با عشق بندگی می‌کنیم و از مفهوم آزادی آزاد هستیم، مانند زلف‌های یار که همیشه در حلقه‌ای به دور گوشش پیچیده‌اند.
ساز عشرت از خموشی‌های ما بی‌پرده است
یک جهان شور طرب پیداست گر جوشیم ما!
هوش مصنوعی: زندگی شاد و جشن‌های ما به خاطر سکوت‌های ما نمایان شده است، و وقتی که ما به هیجان بیاییم، این شادی و شوق به وضوح مشخص می‌شود.
آنقدر مستیم از پیمانه جام ازل
روز تا شب بی‌سبویی باده می‌نوشیم ما!
هوش مصنوعی: ما به حدی شاد و سرمستیم که از آغاز روز تا شب بی‌وقفه شراب می‌نوشیم، مانند کسی که هیچ سُرور و بی‌تعصبی ندارد.
شور طوفان سرشک ما اگر باشد همین
عاقبت همچون حباب خانه‌بردوشیم ما!
هوش مصنوعی: اگر احساسات و غم‌های ما به اندازه طوفان باشد، در نهایت وضعیت ما هم مانند حبابی است که به راحتی از جا کنده می‌شود.
شاهد این بزم امکان دارد اوهام عدم
در خیال‌آباد هستی محو آغوشیم ما!
هوش مصنوعی: محبت و زیبایی در این جهان می‌تواند ما را از حقیقتی که وجود دارد، دور کند و در خیال و تخیل غرق کند. ما در آغوش این زیبایی‌ها در حال زندگی هستیم.
در گداز قلب خود زآتش کجا منت کشیم
بس که چون مینای می بی‌شعله در جوشیم ما؟!
هوش مصنوعی: در دل خود از آتش عشق رنج می‌بریم، اما چرا از دیگران درخواست همدردی کنیم؟ ما همچون می در حال جوش و خروشیم.
حبذا زین مصرع بیدل که طغرل گفته است
جوهریم آب از دم شمشیر می‌نوشیم ما!
هوش مصنوعی: چه خوب است این مصرع از بیدل که طغرل به زبان آورده است: ما از لبه‌ی شمشیر آب جوهری می‌نوشیم!