شمارهٔ ۳۲
قامتی در زیر بار عشق خم داریم ما
نغمهای از ساز دل بی زیر و بم داریم ما
خاکساری نیست کم از دستگاه اعتبار
بوریای فقر همچون تخت جم داریم ما
ساز بیآهنگ ما مطبوع طبع کس نشد
هرچه میآید ز ما بر خود ستم داریم ما!
هستی ما نیست اینجا غیر سامان عرق
کز نگین خویش جای نای نم داریم ما
گر به ما از جام قسمت باده عشرت نشد
شهد راحت از نصیب زهر غم داریم ما
نیست کرداری که از ما دستگیر ما شود
دست امیدی به دامان کرم داریم ما
از وجود ما که امکان ننگ دارد دم به دم
هستی آغاز و انجام عدم داریم ما!
گر همین باشد سلوک شیوه اخوان دهر
کی امید از لطف خال و مهر عم داریم ما؟!
سر نزد با نام ما یک اختر از برج شرف
طالعی ز اقبال خود بسیار کم داریم ما!
زهر غم در کام ما هرگز نباشد کارگر
در مذاق خویش تریاکی ز سم داریم ما
مدعای کام ما حاصل نشد از هیچ کس
همچو مجنون عاقبت از خلق رم داریم ما
محمل ما میرود طغرل به آهنگ نفس
تا درین وادی ز شوق او قدم داریم ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قامتی در زیر بار عشق خم داریم ما
نغمهای از ساز دل بی زیر و بم داریم ما
هوش مصنوعی: ما در زیر بار سنگین عشق، قامت خود را خم کردهایم و از دل نغمهای را مینوازیم که هیچ بینظمی و نقصی ندارد.
خاکساری نیست کم از دستگاه اعتبار
بوریای فقر همچون تخت جم داریم ما
هوش مصنوعی: ما از نظر مقام و اعتبار، چیزی از دیگران کم نداریم و با اینکه در فقر به سر میبریم، همچون تخت جمشید، اعتبار و عظمت خاصی داریم.
ساز بیآهنگ ما مطبوع طبع کس نشد
هرچه میآید ز ما بر خود ستم داریم ما!
هوش مصنوعی: ساز ما هیچکس را خوش نمیآید و هر آنچه از ما میخیزد بر خود ظلم میکنیم.
هستی ما نیست اینجا غیر سامان عرق
کز نگین خویش جای نای نم داریم ما
هوش مصنوعی: وجود ما در اینجا چیزی جز بینظمی نیست، مانند عرقی که از نگین خود میچکد، ما نیز در اینجا سرگردان و بیسر و سامان هستیم.
گر به ما از جام قسمت باده عشرت نشد
شهد راحت از نصیب زهر غم داریم ما
هوش مصنوعی: اگر به ما از جام قسمت خوشی و لذت نرسید، حداقل ما شهد راحتی را از زهر غم خود میچشیم.
نیست کرداری که از ما دستگیر ما شود
دست امیدی به دامان کرم داریم ما
هوش مصنوعی: ما هیچ عملی نداریم که گواه خوبی برای ما باشد، اما با این حال، امیدواریم که کرم و لطف خداوند ما را در بر گیرد.
از وجود ما که امکان ننگ دارد دم به دم
هستی آغاز و انجام عدم داریم ما!
هوش مصنوعی: از وجود ما که موجب شرمندگی است، هر لحظه وجودی تازه از هستی و عدم میگیریم.
گر همین باشد سلوک شیوه اخوان دهر
کی امید از لطف خال و مهر عم داریم ما؟!
هوش مصنوعی: اگر سلوک و رفتار فرقهای مانند اخوان دهر باشد، پس چه امیدی میتوان به مهربانی و لطف خداوند و محبت او داشت؟
سر نزد با نام ما یک اختر از برج شرف
طالعی ز اقبال خود بسیار کم داریم ما!
هوش مصنوعی: با ذکر نام ما، ستارهای از برج شرف به وجود آمده است، اما ما از شانس و اقبال خود چندان بهرهای نداریم.
زهر غم در کام ما هرگز نباشد کارگر
در مذاق خویش تریاکی ز سم داریم ما
هوش مصنوعی: غم و اندوه نتواند بر ما تأثیر بگذارد، چرا که ما مانند کسی هستیم که با داشتن تریاک، به نوعی از زهر و سم در زندگیمان عادت کردهایم.
مدعای کام ما حاصل نشد از هیچ کس
همچو مجنون عاقبت از خلق رم داریم ما
هوش مصنوعی: ما به نتیجه دلخواهمان نرسیدیم و مانند مجنون، از دیگران ناامید شدهایم.
محمل ما میرود طغرل به آهنگ نفس
تا درین وادی ز شوق او قدم داریم ما
هوش مصنوعی: کارهای از ما در حال انجام است که طغرل با شوق و اشتیاق به سمت ما میآید و ما نیز در این مسیر تحت تأثیر او گام برمیداریم.