شمارهٔ ۳۱
تا به رخسار چو ماه او نظر داریم ما
یک جهان آیینه از جوهر به بر داریم ما!
غنچه لعل لبش را حاجت تفصیل نیست
نسخهای از دفتر او مختصر داریم ما!
ای نصیحتگو مگو هرگز مرا درس ادب!
جز سلوک عشق دیگر کی هنر داریم ما؟!
اشک خونین از فراقش گرچه طوفان میکند
چشم میپوشم زین دریا گذر داریم ما
هیچ کس بیعرض اظهار کمال خویش نیست
لالهسان از داغ عشق او اثر داریم ما!
بس بود پیراهن ما کسوت خاک درش
جامهای هردم ز عریانی به بر داریم ما
هرچه جز رویش بود منظور عاشق گو مباش
عالمی را غیر او کی در نظر داریم ما؟!
نیست غیر از شام نومیدی به عرض مدعا
در نفس کافور گویا چون سحر داریم ما!
بعد ازین چون ما نروید هیچ در باغ سخن
نخل اشعاریم و از معنی ثمر داریم ما!
آفرین بر مصرع بیدل که طغرل گفته است
حسرت دیدار و سامان سفر داریم ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا به رخسار چو ماه او نظر داریم ما
یک جهان آیینه از جوهر به بر داریم ما!
هوش مصنوعی: ما به زیبایی و چهرهٔ مانند ماه او نگاه میکنیم و به همین خاطر، یک جهان از جلوهٔ زیبایی و نورانی بودن را در دل داریم.
غنچه لعل لبش را حاجت تفصیل نیست
نسخهای از دفتر او مختصر داریم ما!
هوش مصنوعی: غنچهی سرخ لبش نیازی به توصیف ندارد، چون ما خلاصهای از نوشتههای او را در اختیار داریم.
ای نصیحتگو مگو هرگز مرا درس ادب!
جز سلوک عشق دیگر کی هنر داریم ما؟!
هوش مصنوعی: ای نصیحتکننده، از دادن درس ادب به من خودداری کن! غیر از راه عشق، ما چه هنری داریم؟
اشک خونین از فراقش گرچه طوفان میکند
چشم میپوشم زین دریا گذر داریم ما
هوش مصنوعی: اگرچه از دوری او اشکهای خونینی میچکد و چشمانم پر از طوفان است، اما من از این دریا چشم میپوشم و به راه خود ادامه میدهم.
هیچ کس بیعرض اظهار کمال خویش نیست
لالهسان از داغ عشق او اثر داریم ما!
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند بدون شایستگی و لیاقت خود، به نمایش خوب بودن و زیبایی خود بپردازد. ما نیز مانند گل لاله، که از عشق داغ و سوزان نامحبوبی میرسد، نشانههایی از عشق را در خود داریم.
بس بود پیراهن ما کسوت خاک درش
جامهای هردم ز عریانی به بر داریم ما
هوش مصنوعی: تا به حال پیراهن ما تنها پوشش خاکی بوده است، هر لحظه از عریانی، لباسی بر تن خواهیم کرد.
هرچه جز رویش بود منظور عاشق گو مباش
عالمی را غیر او کی در نظر داریم ما؟!
هوش مصنوعی: هر چیزی که غیر از او باشد، نظر عاشق نباید به آن معطوف شود. آیا ما جز او، به چیزی دیگر در این دنیا توجه داریم؟
نیست غیر از شام نومیدی به عرض مدعا
در نفس کافور گویا چون سحر داریم ما!
هوش مصنوعی: تنها چیزی که میتواند خواسته ما را بیان کند، شب ناامیدی است. در حقیقت، ما همچون بوی کافور در سحر، چیزی داریم که قابل بیان است.
بعد ازین چون ما نروید هیچ در باغ سخن
نخل اشعاریم و از معنی ثمر داریم ما!
هوش مصنوعی: از این پس، وقتی که ما در باغ سخن قدم نمیزنیم، مانند نخلهایی خواهیم بود که میوهای ندارند، اما به خاطر معنا و مفهوم، باز هم ثمر داریم و بارور هستیم.
آفرین بر مصرع بیدل که طغرل گفته است
حسرت دیدار و سامان سفر داریم ما
هوش مصنوعی: حسرتی داریم بر دیدار و ترتیب سفر، که در این زمینه، بیدل به زیبایی سخن گفته است.