شمارهٔ ۳
حضور خویش خواهی جبر ما را
تو مغروری به حسن ای بیمدارا!
به سیخ ناز مژگانت کشیدی
دل دلدادگان مبتلا را!
سراسر قتل اهل عشق کردی
نما لطفی به محزونان خدا را!
بنالم گر ز هجرت نرم گردد
دل سخت هزاران سنگ خارا
چرا با ما نسازی یک تکلم؟!
به معراجش رسانیدی جفا را!
اگر چندی نیایی جانب من
ولی از دور میسازم دعا را
نسیمی گر صبا آرد ز کویت
بدو ارسال دارم مدعا را
ز هجرت طغرل زار بلاکش
بمیرد چیست فرمان تو یارا؟!
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حضور خویش خواهی جبر ما را
تو مغروری به حسن ای بیمدارا!
هوش مصنوعی: اگر بخواهی که در کنار من باشی و بر من تسلط یابی، بدان که زیبایی تو باعث غرور تو خواهد شد، ای کسی که همیشه نگران و به فکر عشق هستی!
به سیخ ناز مژگانت کشیدی
دل دلدادگان مبتلا را!
هوش مصنوعی: با ناز و زیبایی مژگانت، دل عاشقان و دلدادگان بیتاب را به بازی گرفتی!
سراسر قتل اهل عشق کردی
نما لطفی به محزونان خدا را!
هوش مصنوعی: تمامی عاشقان را از بین بردی، حالا به محزونان رحم کن و لطفی نشان بده!
بنالم گر ز هجرت نرم گردد
دل سخت هزاران سنگ خارا
هوش مصنوعی: اگر من از جدایی شکایت کنم، دل سنگی من نرم میشود و مانند هزاران سنگ سخت درونم، زخمهایم التیام مییابند.
چرا با ما نسازی یک تکلم؟!
به معراجش رسانیدی جفا را!
هوش مصنوعی: چرا با ما صحبت نمیکنی؟! آیا تو ظلم و ستم را به جایگاهی والا رساندهای؟
اگر چندی نیایی جانب من
ولی از دور میسازم دعا را
هوش مصنوعی: اگر مدتی به من نزدیک نشوی، باز هم از دور برایت دعا میکنم.
نسیمی گر صبا آرد ز کویت
بدو ارسال دارم مدعا را
هوش مصنوعی: اگر نسیمی از سوی تو بیاید، نامهای را که در دل دارم برای او میفرستم.
ز هجرت طغرل زار بلاکش
بمیرد چیست فرمان تو یارا؟!
هوش مصنوعی: از درد و رنج هجرت طغرل، چه چیزی میخواهی ای دوست؟