شمارهٔ ۲۹
بس که در کوه بلا همسنگ فرهادیم ما
شیشه جمعیت خیل پریزادیم ما!
قصر بنیاد دل ما لایق تعمیر نیست
مخزن گنجیم و از ویرانی آبادیم ما!
آنقدر سر تا به پا صورت فراقش خواندهایم
پای تا سر همچو تار ساز فریادیم ما!
آب تیغش را اگر اینست چون آتش اثر
عاقبت همچون غبار خاک بر بادیم ما!
سرمه شد تا چشم ما را گرد چین دامنش
در تتبعخانه چین نقش بهزادیم ما!
شانه شد محرم به زلف عارض چون آفتاب
زان سبب چون سایه زیر نخل شمشادیم ما!
گر نخواندستیم ز آیین خرد حرفی ولی
در دبستان جنون سرمشق استادیم ما!
نیست مضمونی ز قلاب کمند ما برون
در پی صید معانی بس که صیادیم ما!
نخل او را در چمن دیدیم هرسو جلوهگر
همچو قمری پایبند سرو آزادیم ما
کوس نوبت زن به ما در عشرتآباد جهان
در عروس بکر معنی بس که دامادیم ما!
حبذا طغرل که بیدل میسراید مصرعی
همچو عنقا بینیاز عرض ایجادیم ما!
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بس که در کوه بلا همسنگ فرهادیم ما
شیشه جمعیت خیل پریزادیم ما!
هوش مصنوعی: ما به قدری در سختیها و مشکلات استوار و مقاوم هستیم که مانند کوه فرهاد، توانایی ایستادگی در برابر چالشها را داریم و در عین حال، دارای قابلیتهایی هستیم که ما را از دیگران متمایز میکند، مانند شفافیت و زیبایی شیشه که نشاندهندهی وجود ماست.
قصر بنیاد دل ما لایق تعمیر نیست
مخزن گنجیم و از ویرانی آبادیم ما!
هوش مصنوعی: قلب ما مانند قصر است که نمیتوان آن را تعمیر کرد؛ ما خود گنجینهای از ارزشها هستیم و از ویرانی خود، در واقع به زندگی دوباره و آبادانی میرسیم.
آنقدر سر تا به پا صورت فراقش خواندهایم
پای تا سر همچو تار ساز فریادیم ما!
هوش مصنوعی: ما به اندازهای از جدایی محبوبمان سخن گفتهایم که حالا تمام وجودمان مثل سیمهای یک ساز به صدا درآمده است.
آب تیغش را اگر اینست چون آتش اثر
عاقبت همچون غبار خاک بر بادیم ما!
هوش مصنوعی: اگر که تیغ او مانند آب باشد، سرانجام اثرش مانند آتش خواهد بود و ما در نهایت همچون غبار خاک، به باد خواهیم رفت.
سرمه شد تا چشم ما را گرد چین دامنش
در تتبعخانه چین نقش بهزادیم ما!
هوش مصنوعی: چشم ما زین عشق به زیبایی دامن او مجذوب شده و در جستجوی آن زیبایی همچون اثر هنری از بهزاد به تصویر کشیده میشود.
شانه شد محرم به زلف عارض چون آفتاب
زان سبب چون سایه زیر نخل شمشادیم ما!
هوش مصنوعی: شانهای که به زلف معشوق نزدیک شد، مانند آفتاب است و به همین دلیل، ما زیر سایه نخل و شمشاد قرار داریم.
گر نخواندستیم ز آیین خرد حرفی ولی
در دبستان جنون سرمشق استادیم ما!
هوش مصنوعی: اگرچه ما از طریق خرد و دانش حرفی برای گفتن نداریم، اما در مدرسه دیوانگی، درسهایی را از استاد آموختهایم.
نیست مضمونی ز قلاب کمند ما برون
در پی صید معانی بس که صیادیم ما!
هوش مصنوعی: ما در جستجوی معانی و مفهومها هستیم و هیچ موضوعی نمیتواند از دام ما فرار کند، چرا که ما مانند شکارچیانی هستیم که همیشه در پی صید معانی هستیم!
نخل او را در چمن دیدیم هرسو جلوهگر
همچو قمری پایبند سرو آزادیم ما
هوش مصنوعی: در چمن، درخت نخل او را دیدیم که در هر جا میدرخشد، مانند قمری که به درخت سرو آزاد پایبند است، ما نیز به او وابستهایم.
کوس نوبت زن به ما در عشرتآباد جهان
در عروس بکر معنی بس که دامادیم ما!
هوش مصنوعی: صدای نوبت زن در لذتگاه دنیا در حالی به گوش میرسد که ما در این شادی به مانند دامادیم. این نشاندهنده شوق و شادی ما در این جشن و مهمانی است.
حبذا طغرل که بیدل میسراید مصرعی
همچو عنقا بینیاز عرض ایجادیم ما!
هوش مصنوعی: چه خوب است طغرل که بیدل را تحت تأثیر قرار داده و شعرهایی همچون عنقا میسراید. ما هم به همین شکل، بدون نیاز به درخواست دیگران، احساسات و افکار خود را بیان میکنیم!