گنجور

شمارهٔ ۲۵

تا ز عکس خویش کردی سرفراز آیینه را
باشد اندر روی تو روی نیاز آیینه را
دیده شد تا محرم نظاره رخسار تو
حیرت ما کرد آخر ترکتاز آیینه را
شمع‌سان پروانه عکس خود آرد در بغل
گر همین باشد غم سوز و گداز آیینه را
آنقدر فهمیده‌ام از صورت تحقیق دل
در حقیقت نیست آیین مجاز آیینه را!
کی بلند و پست عالم منع روشندل کند؟!
نیست در راه صفا شیب و فراز آیینه را!
از سجود جبهه روشن ساز قلب خویشتن
یک جهان دل صاف باشد از نماز آیینه را!
آنقدر از جلوه تیهو به حیرت غوطه زد
عرض جوهر باشد اکنون چشم باز آیینه را
بس که یکسان است در تحقیق حسن و قبح خلق
امتیازی نیست غیر از امتیاز آیینه را!
نیست ز آیین ادب آیینه طغرل پیش او
همچو جوهر بشکند ترسم ز ناز آیینه را!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا ز عکس خویش کردی سرفراز آیینه را
باشد اندر روی تو روی نیاز آیینه را
هوش مصنوعی: وقتی که تو با زیبایی و وجودت، آینه را از خود راضی و سرفراز می‌کنی، آن‌وقت آینه به تو می‌نگرد و در چهره‌ات طلب و نیازش را می‌بیند.
دیده شد تا محرم نظاره رخسار تو
حیرت ما کرد آخر ترکتاز آیینه را
هوش مصنوعی: وقتی دیدم که رخسار تو را می‌نگرم، حیرت و شگفتی‌ام را به اوج می‌رسانی و در این بین، آن آینه نیز دچار تزلزل و حیرت می‌شود.
شمع‌سان پروانه عکس خود آرد در بغل
گر همین باشد غم سوز و گداز آیینه را
هوش مصنوعی: پروانه همچون شمع، تصویر خود را در آغوش می‌گیرد. اگر همین احساس غم و آتش سوزان باشد، پس آیینه چه حالی خواهد داشت؟
آنقدر فهمیده‌ام از صورت تحقیق دل
در حقیقت نیست آیین مجاز آیینه را!
هوش مصنوعی: من به خوبی درک کرده‌ام که ظاهر تحقیق در دل واقعیات نیست، بلکه شیوه‌ای از مجاز و تظاهر است که فقط همچون آینه‌ای عمل می‌کند.
کی بلند و پست عالم منع روشندل کند؟!
نیست در راه صفا شیب و فراز آیینه را!
هوش مصنوعی: آیا کسی می‌تواند در دنیا کسی را از درخشش و روشنی بازدارد؟ در مسیر حقیقت و پاکی هیچ اختلافی در مقام‌ها وجود ندارد.
از سجود جبهه روشن ساز قلب خویشتن
یک جهان دل صاف باشد از نماز آیینه را!
هوش مصنوعی: با فروتنی و عبادت، دل خود را روشن کن تا درونت پر از پاکی و صفا باشد، مانند آینه‌ای که نور را به خوبی منعکس می‌کند.
آنقدر از جلوه تیهو به حیرت غوطه زد
عرض جوهر باشد اکنون چشم باز آیینه را
هوش مصنوعی: به قدری جلوه و زیبایی تیهو (پرنده‌ای زیبا) انسان را متعجب و شگفت‌زده کرده است که اکنون وقتی به آینه نگاه می‌کند، می‌بیند چه جوهری در درونش نهفته است.
بس که یکسان است در تحقیق حسن و قبح خلق
امتیازی نیست غیر از امتیاز آیینه را!
هوش مصنوعی: زیبایی و زشتی در خلق و خوی انسان‌ها چنان به هم شبیه‌اند که تنها ویژگی متمایزکننده آن‌ها، مانند تفاوت یک آیینه و تصویر درون آن است.
نیست ز آیین ادب آیینه طغرل پیش او
همچو جوهر بشکند ترسم ز ناز آیینه را!
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر اشاره به این دارد که در برابر شخصیت والای طغرل، ادب و نزاکت مانند یک آیینه است که می‌تواند بشکند. او از ترس آسیب رساندن به این آیینه، به ناز و زیبایی آن اشاره می‌کند. این جمله بیانگر این است که با وجود زیبایی و احترام، ممکن است به نوعی شکنندگی و آسیب‌پذیری وجود داشته باشد.