گنجور

شمارهٔ ۸۳

نشاند پیش خود آن شوخ بی حجاب مرا
چو سایه همدم خود کرد آفتاب مرا
ازین جهت که به زلف تو نسبتی دارد
نرفت تیرگی شب به ماهتاب مرا
به آتش افکند از خوردن شراب مرا
اگر شراب خورد، می کند کباب مرا
ساقی علاج تشنگی ما نمی کند
در ساغر سپهر دهد گر شراب را
گر چشم دل، خیال تو بیند، مرا چه سود
نتوان به دیده دگری دید خواب را
ابنای جنس، قدر ندارند پیش هم
بر روی گل کسی نفشاند گلاب را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نشاند پیش خود آن شوخ بی حجاب مرا
چو سایه همدم خود کرد آفتاب مرا
هوش مصنوعی: او آن معشوقه‌ی دلربا و بی‌پوشش را نزدیک خود نشاند و مانند سایه‌ای به همراه خود داشت، و این کار برای من مانند تابش آفتاب بود.
ازین جهت که به زلف تو نسبتی دارد
نرفت تیرگی شب به ماهتاب مرا
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه زلف تو با من ارتباط دارد، تیرگی شب نتوانسته بر نور ماهتاب من تأثیر بگذارد.
به آتش افکند از خوردن شراب مرا
اگر شراب خورد، می کند کباب مرا
هوش مصنوعی: اگر کسی شراب بنوشد، می‌تواند مرا به آتش بکشد و باعث نابودی من شود.
ساقی علاج تشنگی ما نمی کند
در ساغر سپهر دهد گر شراب را
هوش مصنوعی: جامی که در آسمان است نمی‌تواند تشنگی ما را برطرف کند، حتی اگر در آن شرابی باشد.
گر چشم دل، خیال تو بیند، مرا چه سود
نتوان به دیده دگری دید خواب را
هوش مصنوعی: اگر دل من، تو را در خواب ببیند، برای من چه فایده‌ای دارد که دیگران خواب را به چشم ببینند؟
ابنای جنس، قدر ندارند پیش هم
بر روی گل کسی نفشاند گلاب را
هوش مصنوعی: فرزندان یک نوع به یکدیگر ارزش و مقام خاصی ندارند، و هیچ‌کس نمی‌تواند بر روی گل، عطر و خوشبویی گلابی را بریزد.