گنجور

شمارهٔ ۴۶

محتسب می افکند بیهوده در هنگامه سنگ
زور می، خواهد شکستن شیشه نشکسته را
کی به جانان می رسد آیینه در پاکیزگی؟
گر به آب خضر، می شوید تن ناشسته را
وا نشد بند قبایش، از گریبان گل بچین
می توان از رخنه دیدن گلشن در بسته را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

محتسب می افکند بیهوده در هنگامه سنگ
زور می، خواهد شکستن شیشه نشکسته را
هوش مصنوعی: محتسب بدون دلیل در زمان جشن و شادی مردم، سنگی به سمت شراب می‌اندازد، با این خیال که شیشه‌ای که هنوز نشکسته را بشکند.
کی به جانان می رسد آیینه در پاکیزگی؟
گر به آب خضر، می شوید تن ناشسته را
هوش مصنوعی: کی کسی به معشوق می‌رسد در حالتی که دلی پاک و بی‌آلایش داشته باشد؟ حتی اگر با آب خضر هم بدن ناپاک را بشوید، باز هم به آن نتیجه نمی‌رسد.
وا نشد بند قبایش، از گریبان گل بچین
می توان از رخنه دیدن گلشن در بسته را
هوش مصنوعی: نگاهی به گل‌های زیبا و خوشبوی باغ بینداز و از در بسته هم می‌توانی به زیبایی‌های آن دسترسی پیدا کنی؛ با این حال، هنوز قید و بندهای خود را رها نکرده است.