گنجور

شمارهٔ ۲۱۲

از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ببین
کز گلابش گریه دایم در قفای خنده است
عاقبت اندیشگان را در نشاط آباد بزم
گریه می آید بر آن لب کآشنای خنده است
مجلس آرا کیست امشب کز هجوم دلخوشی
صورت دیوار، لبریز صدای خنده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ببین
کز گلابش گریه دایم در قفای خنده است
هوش مصنوعی: ای غنچه، لبخند را کنار بگذار و به حال گل نگاه کن؛ گلی که از بوی گلابش همیشه در حال گریستن است، حتی در پشت خنده‌هایش.
عاقبت اندیشگان را در نشاط آباد بزم
گریه می آید بر آن لب کآشنای خنده است
هوش مصنوعی: افراد عاقل و دوراندیش را در حالتی شاد و خوشحال در جمعی می‌بینیم که در عین حال بر لبانشان خاطره‌ای از غم و اشک هم وجود دارد.
مجلس آرا کیست امشب کز هجوم دلخوشی
صورت دیوار، لبریز صدای خنده است
هوش مصنوعی: امشب چه کسی در تجمع شادی و خوشی حضور دارد که دیوارها از صدای خنده پر شده است؟