گنجور

شمارهٔ ۱۸

دست نتوان داشتن یکبارگی از کار عشق
دل چو بردارم ز جان، بر لب گذارم آه را
جسم زار عاشق از آهی به جانان می رسد
بال بس باشد نسیمی در پریدن کاه را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست نتوان داشتن یکبارگی از کار عشق
دل چو بردارم ز جان، بر لب گذارم آه را
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از عشق فاصله بگیرم، نمی‌توانم به‌راحتی این کار را بکنم. اگر دل را از زندگی‌ام بیرون بکشم، تنها می‌توانم آهی را بر لب‌هایم بیاورم.
جسم زار عاشق از آهی به جانان می رسد
بال بس باشد نسیمی در پریدن کاه را
هوش مصنوعی: عاشق با دل شکسته‌اش از یک آه به محبوب می‌رسد؛ کافی است که نسیمی باشد تا کاه به پرواز درآید.