گنجور

شمارهٔ ۱۴۹

ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است
نکنم بیخودی از درد، خدا آگاه است
می توان عکس نگه درگل رخسارش دید
نیست آیینه بدین آب، صفا آگاه است
نگهش با مژه، هم بزم نگردیده هنوز
شرم ازین قصه خبردار و حیا آگاه است
بی نسیم گل رویت، ره شادابی را
لاله صدبار غلط کرده، صبا آگاه است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ره به درمان ندهم، راهنما آگاه است
نکنم بیخودی از درد، خدا آگاه است
هوش مصنوعی: من مسیر را به درمان نمی‌دهم، چون راهنما به خوبی می‌داند. از درد بی‌دلیل نمی‌گویم، چون خدا از همه چیز باخبر است.
می توان عکس نگه درگل رخسارش دید
نیست آیینه بدین آب، صفا آگاه است
هوش مصنوعی: می‌توان تصویر چهره‌اش را در گلی که در دست دارد، مشاهده کرد. اینجا آینه‌ای وجود ندارد که به این شفافیت باشد و تنها آب است که از صفا و روشنی آن مطلع است.
نگهش با مژه، هم بزم نگردیده هنوز
شرم ازین قصه خبردار و حیا آگاه است
هوش مصنوعی: نگاه او با مژه‌هایش هنوز به بزم نمی‌رسد، اما از این داستان شرم و خجالتش آگاه است.
بی نسیم گل رویت، ره شادابی را
لاله صدبار غلط کرده، صبا آگاه است
هوش مصنوعی: بدون نسیم ملایم و دلپذیر صورت زیبای تو، گل لاله بارها در مسیر شادابی اشتباه کرده است و نسیم صبا از این موضوع باخبر است.