گنجور

شمارهٔ ۱۲

ستاره چشم می پوشد ز غصه
چو بیند بی گره، ابروی ما را
اگر دستی به گل چیدن گشاییم
بگیرد خار و خس بازوی ما را
نمی آید به کف از چشمه وصل
به غیر از آب حسرت، جوی ما را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ستاره چشم می پوشد ز غصه
چو بیند بی گره، ابروی ما را
هوش مصنوعی: وقتی ستاره‌ها غمگین می‌شوند و غصه‌ی ما را می‌بینند، چشم‌هایشان را می‌بندند و از زیبایی ابروی منحنی ما حسرت می‌خورند.
اگر دستی به گل چیدن گشاییم
بگیرد خار و خس بازوی ما را
هوش مصنوعی: اگر به سراغ گل برویم تا آن را بچینیم، ممکن است خارها و علف‌های هرز ما را کنار بزنند و به ما آسیب برسانند.
نمی آید به کف از چشمه وصل
به غیر از آب حسرت، جوی ما را
هوش مصنوعی: تنها چیزی که از چشمه وصال به دست نمی‌آید، آب حسرت است و جوی ما تنها همین حسرت را دارد.