گنجور

شمارهٔ ۱۱

بردار فنا، رنگ دگر شد سخن از ما
منصور خورد تاب حسد چون رسن از ما
تن گشته زما، ما ز تن، اما دو سه روزی
نی ما ز تنیم آخر صحبت، نه تن از ما
طغرا به امید که برآییم ز غربت؟
این دم که نمانده ست کسی در وطن از ما

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بردار فنا، رنگ دگر شد سخن از ما
منصور خورد تاب حسد چون رسن از ما
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که وقتی صحبت از ما به میان می‌آید، اثر ناپایداری و حساسیت نسبت به حسد در کلام ما واضح و نمایان است. در واقع، در حالت فنا، رنگ و بوی دیگری به سخن ما می‌دهد و نشان از تاثیرات مختلفی که بر ما وارد می‌شود دارد.
تن گشته زما، ما ز تن، اما دو سه روزی
نی ما ز تنیم آخر صحبت، نه تن از ما
هوش مصنوعی: بدن ما به مرور زمان تغییر کرده و از بین رفته است، اما ما هنوز به مدت چند روز از آن جدا نیستیم. در واقع، صحبت این است که ما در اصل تنها بدن نیستیم و وجود ما بیشتر از اینهاست.
طغرا به امید که برآییم ز غربت؟
این دم که نمانده ست کسی در وطن از ما
هوش مصنوعی: آیا برای ترک غربت و بازگشت به وطن امیدی وجود دارد؟ در این لحظه، که دیگر کسی از ما در وطن نمانده است.