گنجور

شمارهٔ ۸

بس که ساغر چشم مخمورش ز خون دل گرفت
رنگ خون مژگان او چون خنجر قاتل گرفت
خوشدلی در طالع من نیست گویا روزگار
در سرشتم آب از چشم تری در گل گرفت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس که ساغر چشم مخمورش ز خون دل گرفت
رنگ خون مژگان او چون خنجر قاتل گرفت
هوش مصنوعی: چشم دلربای معشوقه‌ام به خاطر اشک‌های دل من رنگ خون به خود گرفته و مژگانی که دارد مانند خنجر قاتل تیز و برنده شده است.
خوشدلی در طالع من نیست گویا روزگار
در سرشتم آب از چشم تری در گل گرفت
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد خوشبختی در سرنوشت من وجود ندارد، زیرا زندگی به گونه‌ای رقم خورده است که حالم چندان خوب نیست و غم و اندوه بر من غلبه کرده است.