شمارهٔ ۶
عیب مکن جان من گرمی بازار نیست
بنده شایستهام، خواجه خریدار نیست
باکه توان گفت این کز ستم او مرا
شکوه بسیار هست قوت گفتار نیست
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عیب مکن جان من گرمی بازار نیست
بنده شایستهام، خواجه خریدار نیست
هوش مصنوعی: نقصی به من مگیر اگر بازار رونق ندارد. من بندهای شایسته هستم، اما خواجهای نیست که مرا بخرد.
باکه توان گفت این کز ستم او مرا
شکوه بسیار هست قوت گفتار نیست
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره میشود که نمیتوان به راحتی از درد و رنجی که فرد در نتیجه ظلم و ستم دیگری متحمل شده، سخن گفت. در واقع، هرچند شکایت و ناگفتههای زیادی وجود دارد، اما توان و نیروی لازم برای بیان کامل این احساسات وجود ندارد.