شمارهٔ ۵۰
به من از ناز نگاهش نگرید
نگه گاه به گاهش نگرید
رخ او چون گل و خطش چو گیاه
گل این باغ و گیاهش نگرید
لشکر انگیخته عشقم از اشک
دشتپیمای سپاهش نگرید
از ره آتش نفسی میآید
شعلهٔ آتش و آهش نگرید
به هلالی چه گشایید نظر؟
شکن طرف کلاهش نگرید
سر عشاق بسی بر سر هم
ریخته بر سر راهش نگرید
همه دم گرم فغان است طبیب
اثر ناله و آهش نگرید
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به من از ناز نگاهش نگرید
نگه گاه به گاهش نگرید
هوش مصنوعی: به من از زیبایی و ناز نگاه او ننگرید، زیرا او لحظهای هم به سرنوشت و جایگاه خود نمیاندیشد.
رخ او چون گل و خطش چو گیاه
گل این باغ و گیاهش نگرید
هوش مصنوعی: چهرهاش همچون گل است و خطش مثل گیاه در این باغ، و او به گیاهان توجهی ندارد.
لشکر انگیخته عشقم از اشک
دشتپیمای سپاهش نگرید
هوش مصنوعی: ارتش عشق من آماده نبرد است، اما سپاه او از شدت اندوه نمیتواند اشک نریزد.
از ره آتش نفسی میآید
شعلهٔ آتش و آهش نگرید
هوش مصنوعی: از جایی که آتش سر برآورده، نفسی به میان میآید که شعلههای آتش را به وجود میآورد و آهی از عمق دلش برمیخیزد که باعث میشود دیگران نیز متاثر شوند.
به هلالی چه گشایید نظر؟
شکن طرف کلاهش نگرید
هوش مصنوعی: به چه چیزی میتوانی در مورد هلالی نگاه کنی؟ که بر لبه کلاهش، چالشی وجود دارد که نباید به آن توجه کرد.
سر عشاق بسی بر سر هم
ریخته بر سر راهش نگرید
هوش مصنوعی: عشاق زیادی برای رسیدن به معشوق بر هم ریختهاند و در مسیر او اشک نمیریزند.
همه دم گرم فغان است طبیب
اثر ناله و آهش نگرید
هوش مصنوعی: هر لحظه صدا و نالهای از درد به گوش میرسد، اما پزشک به تأثیر آن توجهی نمیکند و بر اثر آن گریه نمیکند.