شمارهٔ ۴۷
عاشقان را نگر از خاره تنی ساختهاند
که به بیداد چو تو دلشکنی ساختهاند
به حذر باش درین بزم که جادونگهان
کار ما مژه بر هم زدنی ساختهاند
غافلند از گل رخسار تو ای رشک چمن
بلبلانی که به خار چمنی ساختهاند
خورم افسوس به این مردهدلانی که ز کف
داده جان را و به فرسوده تنی ساختهاند
آهوانی که درین صیدگهند از هر گام
به خدنگ چو تو ناوکفکنی ساختهاند
محفل عشق کجا و دل غمناک طبیب
ای خوش آنان که به بیتالحزنی ساختهاند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقان را نگر از خاره تنی ساختهاند
که به بیداد چو تو دلشکنی ساختهاند
هوش مصنوعی: عاشقان را ببین که از درد و رنجی که تحمل کردهاند، تنی شکل گرفته که قادر به تحمل بیرحمی و دلشکنیهای توست.
به حذر باش درین بزم که جادونگهان
کار ما مژه بر هم زدنی ساختهاند
هوش مصنوعی: در این مهمانی مراقب باش، چون جادوگران به راحتی میتوانند ما را فریب دهند و کارهایی انجام دهند که به سرعت به وقوع میپیوندد.
غافلند از گل رخسار تو ای رشک چمن
بلبلانی که به خار چمنی ساختهاند
هوش مصنوعی: بلبلانی که به خار چمن عادت کردهاند، از زیبایی رخسار تو غافلاند و به همین دلیل به حسادت چمن میپردازند.
خورم افسوس به این مردهدلانی که ز کف
داده جان را و به فرسوده تنی ساختهاند
هوش مصنوعی: متأسفم که این افراد بیروح و دل مرده، جان خود را از دست دادهاند و تنها در یک جسم فرسوده زندگی میکنند.
آهوانی که درین صیدگهند از هر گام
به خدنگ چو تو ناوکفکنی ساختهاند
هوش مصنوعی: آهوانی که در این دامگاه هستند، با هر قدم به تیرکهای تو شبیه میشوند، تو مانند تیرهایی هستی که برای شکار آماده شدهاند.
محفل عشق کجا و دل غمناک طبیب
ای خوش آنان که به بیتالحزنی ساختهاند
هوش مصنوعی: محل عشق در کجا و دلغمگین پزشک، خوشا به حال کسانی که در خانهای که پر از درد و اندوه است، زندگی میکنند.