شمارهٔ ۳۸
چو بگذری به تل عاشقان دکانی هست
در آن دکان چو نکو بنگری جوانی هست
یکی جوان که زآوازه نکوئی او
نهی چو گوش بهر کوچه داستانی هست
گمان مکن که چو آن عارض و چو آن قامت
گلی بباغی و سروی ببوستانی هست
پس از سلام که این شیوه بشیرانست
زمین ببوس و بیان کن گرت بیانی هست
تو بی زبانی ما را حریف حرف نه ای
بداد من برس ای شوخ تا زبانی هست
که از «کلیم » سخن سنج این ترانه عشق
میانه من و آن بیوفا نشانی هست
طبیب خسته گراز خویش میروی وقتست
هنوز در تن زار تو نیم جانی هست
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو بگذری به تل عاشقان دکانی هست
در آن دکان چو نکو بنگری جوانی هست
هوش مصنوعی: اگر از تپهی عاشقان عبور کنی، دکانی وجود دارد و اگر خوب نگاه کنی، جوانی را در آن دکان میبینی.
یکی جوان که زآوازه نکوئی او
نهی چو گوش بهر کوچه داستانی هست
هوش مصنوعی: جوانی هست که آوازه نیکویی او در همه جا پیچیده و اگر گوش فرا دهی، در کوچه و خیابان داستانهای او را میشنوی.
گمان مکن که چو آن عارض و چو آن قامت
گلی بباغی و سروی ببوستانی هست
هوش مصنوعی: فکر نکن که زیبایی و قامت خوشفرم آن شخص مانند گل در باغ یا سرو در بستان است.
پس از سلام که این شیوه بشیرانست
زمین ببوس و بیان کن گرت بیانی هست
هوش مصنوعی: پس از سلام، که نشانهای از خوشامدگویی است، زمین را ببوس و اگر چیزی برای گفتن داری، بیان کن.
تو بی زبانی ما را حریف حرف نه ای
بداد من برس ای شوخ تا زبانی هست
هوش مصنوعی: تو که زبانت بسته است، نمیتوانی در گفتگو با ما برآیی. به داد من برس ای دوست تا زمانی که هنوز حرفی برای گفتن دارم.
که از «کلیم » سخن سنج این ترانه عشق
میانه من و آن بیوفا نشانی هست
هوش مصنوعی: این شعر به بیان رابطهای عاشقانه و دردناک اشاره دارد که بین من و محبوبی بیوفا وجود دارد. «کلیم» که به عنوان یک سخنسنج مطرح شده، گویی در مورد این عشق و جدایی مطالبی میگوید که میتواند نشانی از عمق احساسات و تجربیات او باشد.
طبیب خسته گراز خویش میروی وقتست
هنوز در تن زار تو نیم جانی هست
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که پزشک، خسته و از پا افتاده، هنوز در حال درمان توست، زیرا در وجود تو هنوز کمی زندگی باقی مانده است و زمان برای نجات تو هنوز به پایان نرسیده است.

طبیب اصفهانی