شمارهٔ ۳۵
کسی راه غمش را سر نبردست
ازین خونخواره ره جان درنبردست
چه دامست این که یک فرخنده طایر
برون زین دام بال و پر نبردست
بجز من کاورم دین و دلت پیش
کسی کالا بغارتگر نبردست
هلاک همت آن تشنه کامم
که نام چشمه کوثر نبردست
چگویم از گرفتاری به مرغی
که هرگز سر بزیر پر نبردست
کسی از روز ما آگاهیش نیست
که در هجران شبی را سر نبردست
طبیب از عشق با آنکس چگویم
کزین می بهره یک ساغر نبردست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسی راه غمش را سر نبردست
ازین خونخواره ره جان درنبردست
هوش مصنوعی: هیچ کس نتوانسته غم خود را فراموش کند، زیرا این غم مانند یک خونخوار، به جان انسان نفوذ میکند و او را رنج میدهد.
چه دامست این که یک فرخنده طایر
برون زین دام بال و پر نبردست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چه نوع دام و گرفتاریای است که یک پرنده خوششانس نمیتواند از آن خارج شود و پر و بال خود را بگشاید. به عبارت دیگر، اشاره به شرایطی دارد که حتی یک موجود خوشبخت نیز نمیتواند از محدودیتها و مشکلات فرار کند.
بجز من کاورم دین و دلت پیش
کسی کالا بغارتگر نبردست
هوش مصنوعی: به جز من، کسی نیست که به دین و دل تو اهمیت بدهد و این ثروت را مورد حمله و چپاول قرار ندهد.
هلاک همت آن تشنه کامم
که نام چشمه کوثر نبردست
هوش مصنوعی: من بر اثر اشتیاق و آرزویی که دارم، نابود میشوم، زیرا آن کسی که نام چشمه کوثر را نمیداند، به شدت تشنه و نیازمند است.
چگویم از گرفتاری به مرغی
که هرگز سر بزیر پر نبردست
هوش مصنوعی: نمیدانم چگونه از مشکلاتم بگویم، در حالی که پرندهای وجود دارد که هرگز پرواز نکرده و سرش را زیر بال نمیبرد.
کسی از روز ما آگاهیش نیست
که در هجران شبی را سر نبردست
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیداند که ما در غم دوری چه شبهایی را به صبح میآوریم و چه دردهایی را تحمل میکنیم.
طبیب از عشق با آنکس چگویم
کزین می بهره یک ساغر نبردست
هوش مصنوعی: میخواهم به پزشکی بگویم که درباره عشق با چه کسی صحبت کنم، وقتی که او هیچ بهرهای از این احساس ندارد و تنها یک لیوان از آن را ندیده است.