گنجور

شمارهٔ ۳۳

چو خنجر ستم آن ترک لشگری برداشت
دلم ستم‌کشی و او ستمگری برداشت
منم که روز ازل از من آسمان و زمین
محبت پدری مهر مادری برداشت
خوشم به‌ضعف تن اما فغان که صیادم
ز صید من نظر از عیب لاغری برداشت
ز سنگ حادثه ایمن شود کسی که به‌تن
نهال هستی او ننگ بی‌بری برداشت
به‌حیرتم که ز آوارگی چه دید که خضر
گذاشت پیروی از دست و رهبری برداشت
به‌ملک حسن بت ماست خواجه‌ای که نظر
ز بندگان ز غرور توانگری برداشت
گهر فروش دل من طبیب گاه سخن
چه ناله‌ها که ز انصاف مشتری برداشت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو خنجر ستم آن ترک لشگری برداشت
دلم ستم‌کشی و او ستمگری برداشت
هوش مصنوعی: دلم مانند خنجری که در دست یک سرباز ترک است، به شدت آسیب می‌بیند؛ او ظلمی را که به من می‌کند، با افتخار و قدرت به دوش می‌کشد.
منم که روز ازل از من آسمان و زمین
محبت پدری مهر مادری برداشت
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که در آغاز خلقت، از وجود من آسمان و زمین، محبت پدر و مهر مادر را به وجود آوردند.
خوشم به‌ضعف تن اما فغان که صیادم
ز صید من نظر از عیب لاغری برداشت
هوش مصنوعی: دوست دارم که بدنم ضعیف است، اما آه که شکارچی‌ام به خاطر لاغری من، عیوب مرا مشاهده کرده و از من دست کشیده است.
ز سنگ حادثه ایمن شود کسی که به‌تن
نهال هستی او ننگ بی‌بری برداشت
هوش مصنوعی: کسی که به تنهایی و با تلاش خود بر سختی‌ها غلبه کند، از مشکلات و بلاها در امان خواهد بود.
به‌حیرتم که ز آوارگی چه دید که خضر
گذاشت پیروی از دست و رهبری برداشت
هوش مصنوعی: عجب می‌کنم از اینکه خضر، به خاطر آوارگی چه چیزی را دید که پیروی از راهنمایی و رهبری را کنار گذاشت و خود به راه افتاد.
به‌ملک حسن بت ماست خواجه‌ای که نظر
ز بندگان ز غرور توانگری برداشت
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع می‌پردازد که کسی که زیبایی و حسن را ببیند، مانند یک شخص ثروتمند از خودپسندی و خودبینی دور شده و به جای آن، به زیبایی و جذابیت اطرافش توجه می‌کند. در واقع، برخورداری از زیبایی می‌تواند انسان را از خودخواهی و مغرور بودن دور کند.
گهر فروش دل من طبیب گاه سخن
چه ناله‌ها که ز انصاف مشتری برداشت
هوش مصنوعی: دل من که همچون گوهری ارزشمند است، در دستان طبیبان و سخن‌رانان قرار دارد. در این میان، چندین ناله و شکایت به خاطر کم‌انصافی مشتری به گوش می‌رسد.