گنجور

شمارهٔ ۲۵

سینه گرم و مژه خونبار و سحر نزدیک است
باخبر باش که آهم به اثر نزدیک است
به رفیقان وطن کیست که از ما گوید
که به ساحل نرسیدیم و خطر نزدیک است
منم آن باغ که دارد به کمین صد آفت
زین چه حاصل که نهالم به ثمر نزدیک است
بطلب کوش که تا منزل مقصود طبیب
راه دور است ولی پیش نظر نزدیک است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سینه گرم و مژه خونبار و سحر نزدیک است
باخبر باش که آهم به اثر نزدیک است
هوش مصنوعی: در سینه‌ام آتش عشق شعله‌ور است و اشک چشمانم جاریست. بیدار باش، چون احساس ناراحتی و درد در قلبم به زودی نمایان می‌شود.
به رفیقان وطن کیست که از ما گوید
که به ساحل نرسیدیم و خطر نزدیک است
هوش مصنوعی: کیست در جمع دوستان وطن که از ما بگوید که ما به ساحل نرسیدیم و خطر هنوز نزدیک است؟
منم آن باغ که دارد به کمین صد آفت
زین چه حاصل که نهالم به ثمر نزدیک است
هوش مصنوعی: من باغی هستم که در آن صد آفت در کمین نشسته‌اند. چه فایده دارد که درختانم به بار نشسته‌اند، وقتی که خطرات زیادی در اطراف وجود دارد؟
بطلب کوش که تا منزل مقصود طبیب
راه دور است ولی پیش نظر نزدیک است
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف، تلاش کن و بدان که ممکن است مسیر طولانی و دشوار باشد، اما آنچه که در ذهن داری، به راحتی و در نزدیکی توست.