شمارهٔ ۱۹
گرچه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست
شکرلله از گریبان دست ما کوتاه نیست
بیقرار عشق را از محنت هجران چه باک
سیل را اندیشه از پست و بلند راه نیست
می کند دلجوئی احباب ما را بی حضور
وقت آنکس خوش که از حالش کسی آگاه نیست
گاه می گریم ز هجر و گاه می نالم ز عشق
حاصل شمع وجودم غیر اشک و آه نیست
در سراغش خضر ما آوارگی باشد طبیب
چون جرس چشم از پی منزل مرا در راه نیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرچه ما را دسترس بر دامن آن ماه نیست
شکرلله از گریبان دست ما کوتاه نیست
هوش مصنوعی: هرچند به آن ماه نمیتوانیم دسترسی پیدا کنیم و به او نزدیک شویم، اما خدا را شکر که ما از او دور نیستیم و ارتباط ما با او قطع نشده است.
بیقرار عشق را از محنت هجران چه باک
سیل را اندیشه از پست و بلند راه نیست
هوش مصنوعی: عاشق بیقرار از سختیهای جدایی نگران نیست، همانطور که سیل به فراز و نشیبهای مسیرش فکر نمیکند.
می کند دلجوئی احباب ما را بی حضور
وقت آنکس خوش که از حالش کسی آگاه نیست
هوش مصنوعی: دوستان ما برای دلجویی از ما تلاش میکنند، اما در غیاب حضوری، کسی از حال آن فردی خوشحال خواهد بود که هیچکس از وضعیت او خبر ندارد.
گاه می گریم ز هجر و گاه می نالم ز عشق
حاصل شمع وجودم غیر اشک و آه نیست
هوش مصنوعی: گاهی به خاطر دوری معشوق گریه میکنم و گاهی به خاطر عشقی که دارم ناله میزنم. در واقع، آنچه از وجودم باقی مانده تنها اشک و آه است.
در سراغش خضر ما آوارگی باشد طبیب
چون جرس چشم از پی منزل مرا در راه نیست
هوش مصنوعی: اگر در جست و جوی او باشم، مانند خضر که همیشه آواره است، و مانند طبیبی که انتظار دارد تا جرس زنگ بزند و من را در راهی که به خانهام بروم، راهنمایی کند، اما در حقیقت هیچ راهی به منزل نیست.