گنجور

شمارهٔ ۱۵

رفته عمر و نیم جانی مانده است
واپسی از کاروانی مانده است
در چمن در ره نشانی مانده است
خاربست آشیانی مانده است
میرود تا پر گشاید عندلیب
نه گلی نه گلستانی مانده است
چشمم از حسرت چو واپس ماندگان
در قفای کاروانی مانده است
زانهمه مرغان زرین آشیان
طایری در آشیانی مانده است
مانده داغ رفتگان در دل مرا
آتشی از کاروانی مانده است
کاست چون ماه نوم جسم و هنوز
جبهه ام بر آستانی مانده است
ناتوانی بین که چون شمع سحر
در بساطم نیم جانی مانده است
کشتی ما روزگاری شد طبیب
در محیط بیکرانی مانده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفته عمر و نیم جانی مانده است
واپسی از کاروانی مانده است
هوش مصنوعی: عمر ما سپری شده و تنها کمی از جانمان باقی مانده است، در حالی که از کاروان زندگی عقب مانده‌ایم.
در چمن در ره نشانی مانده است
خاربست آشیانی مانده است
هوش مصنوعی: در چمن نشانه‌ای باقی مانده است که نشان‌دهنده‌ی لانه‌ای از خارهاست.
میرود تا پر گشاید عندلیب
نه گلی نه گلستانی مانده است
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که آوازش را می‌خواند، به جایی می‌رود تا بال‌هایش را باز کند، ولی نه گلی برایش باقی مانده و نه باغی برای جستجو.
چشمم از حسرت چو واپس ماندگان
در قفای کاروانی مانده است
هوش مصنوعی: چشمانم از حسرت به دنبال کسانی مانده که از من جلوتر رفته‌اند، مانند کسانی که در پشت یک کاروان سفر کرده‌اند.
زانهمه مرغان زرین آشیان
طایری در آشیانی مانده است
هوش مصنوعی: از میان تمام پرندگان زیبا و با ارزش، یک پرنده در آشیانی به جا مانده است.
مانده داغ رفتگان در دل مرا
آتشی از کاروانی مانده است
هوش مصنوعی: در دل من، اثر غم و یاد کسانی که رفته‌اند، مانند آتشی باقی مانده است که از یاد و خاطرات آنها بوجود آمده.
کاست چون ماه نوم جسم و هنوز
جبهه ام بر آستانی مانده است
هوش مصنوعی: وقتی بخواهم دلیلم را برای کمبود دانش خود بیان کنم، احساس می‌کنم که هنوز هم به آن نقطه‌ای که می‌خواهم برسم نرسیده‌ام و در این مسیر هنوز در یک موقعیت ایستاده‌ام.
ناتوانی بین که چون شمع سحر
در بساطم نیم جانی مانده است
هوش مصنوعی: ببین که من چقدر ناتوانم، مانند شمعی که در صبح زود می‌چرخد، تنها کمی جان در من باقی مانده است.
کشتی ما روزگاری شد طبیب
در محیط بیکرانی مانده است
هوش مصنوعی: کشتی ما زمانی به درمانگری در دریای وسیع تبدیل شده است و اکنون در آنجا به حالت انتظار و بی‌تحرکی مانده است.