گنجور

شمارهٔ ۳ - در مدح امیرالمؤمنین و اظهار اشتیاق بزیارت آن بزرگوار گوید

ای خداوندی که در گیتی مثل شد در سخا
تا ابد از دولت دست و دلت بحر و سحاب
حرفی از جودت صدف را گوشزد گشت و همان
خویش را از شرمساری می کند پنهان در آب
گاه احسان چون درآری دست همت از بغل
روز میدان چون درآری پای دولت در رکاب
می رسد از هیبت تو ناله دشمن بچرخ
می شود از همت تو خانه معدن خراب
چارچیزت گاه خشم و چار چیزت گاه لطف
در حضور آرند، یابند از جنابت گر خطاب
نافه مشگ و بحر عنبر، نی شکر، گوهر صدف
چرخ قوس و برق تیر و مه سپر، تیغ آفتاب
هشت چیز از دشمنت پیوسته باشد هشت چیز
در جهان همواره تا افتد در انواع عذاب
سینه پر خون، طبع محزون، کام خشگ و دیده تر
بخت تار و تن نزار و جان فگار و دل کباب
ای شهنشاهی که بهر راحت خلق جهان
خسرو عدل تو بگشاید چو از عارض نقاب
خویشتن را پر رود نخجیر در آغوش شیر
صعوه سازد آشیان خویش در چنگ عقاب
هم ز فیض مشهدت مسرور جانهای حزین
هم ز طوف مرقدت معمور دل های خراب
در جوارت یافت لذت هر که از آسودگی
چون ره خوابیده هرگز بر نمی خیزد ز خواب
بی قراری در ره شوقت مرا بی وجه نیست
پرتو خورشید دارد ذره را در اضطراب
جذبه ای دارم تمنا در ره شوقت کنون
تاروان گردم چو اشگ عاشقان با صد شتاب
تا بود داغ کلف بر چهره مه در فلک
تا شود جام صدف لبریز گوهر از سحاب
دوستت پیوسته باشد چون گهر با آبرو
دشمنت همواره افتد چون شرر در التهاب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خداوندی که در گیتی مثل شد در سخا
تا ابد از دولت دست و دلت بحر و سحاب
هوش مصنوعی: ای خداوندی که در دنیا مانند تو در generosity و بخشندگی وجود ندارد، تا همیشه از برکت و نعمت‌هایت، چون دریا و ابرها پر می‌شویم.
حرفی از جودت صدف را گوشزد گشت و همان
خویش را از شرمساری می کند پنهان در آب
هوش مصنوعی: صدف از سخاوت خود صحبت کرده و به همین خاطر، خود را از شرم پنهان می‌کند و در آب مخفی می‌شود.
گاه احسان چون درآری دست همت از بغل
روز میدان چون درآری پای دولت در رکاب
هوش مصنوعی: گاهی که با نیکوکاری و generosity به میدان می‌رویم، در آن لحظه‌ای که توکل و تلاش را در زندگی به کار می‌گیریم، به پیروزی و موفقیت نزدیک‌تر می‌شویم.
می رسد از هیبت تو ناله دشمن بچرخ
می شود از همت تو خانه معدن خراب
هوش مصنوعی: از تاثیر و جاذبه تو، دشمنان ناله و فریاد می‌کنند و تلاش تو باعث ویرانی و نابودی خانه‌های آنان می‌شود.
چارچیزت گاه خشم و چار چیزت گاه لطف
در حضور آرند، یابند از جنابت گر خطاب
هوش مصنوعی: چهار چیز از تو ممکن است در لحظات خشم نشان داده شود و چهار چیز دیگر نیز در مواقع لطف و مهربانی. اگر کسی به تو نزدیک شود، باید از حالت و رفتار تو بهره‌برداری کند.
نافه مشگ و بحر عنبر، نی شکر، گوهر صدف
چرخ قوس و برق تیر و مه سپر، تیغ آفتاب
هوش مصنوعی: عطر و بوی خوش گل و مشک، دریا و عنبر، نی که شیرین است، مروارید در صدف، قوس قزح و برق آسمان، سپر ماه و تیغ تند آفتاب.
هشت چیز از دشمنت پیوسته باشد هشت چیز
در جهان همواره تا افتد در انواع عذاب
هوش مصنوعی: هشت چیز از مشکلات و دشواری‌هایی که ممکن است از سوی دشمنان بر انسان وارد شود، همواره وجود دارد. این مشکلات در زندگی باعث می‌شوند که انسان در معرض انواع عذاب‌ها و سختی‌ها قرار گیرد.
سینه پر خون، طبع محزون، کام خشگ و دیده تر
بخت تار و تن نزار و جان فگار و دل کباب
هوش مصنوعی: دل به شدت غمگین و دردناک است، سینه پر از خون و اشک، طبعی حزین و کام خشک، بخت تیره و بدشانسی، بدنی ضعیف و جان خسته، و دلی ملتهب و آتشین دارم.
ای شهنشاهی که بهر راحت خلق جهان
خسرو عدل تو بگشاید چو از عارض نقاب
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که برای آسایش مردم دنیا، همچون خورشید، چهره‌ات را از پشت پرده‌ای برمی‌داری و عدالتت را به نمایش می‌گذاری.
خویشتن را پر رود نخجیر در آغوش شیر
صعوه سازد آشیان خویش در چنگ عقاب
هوش مصنوعی: انسان باید با قدرت و جسارت به زندگی خود ادامه دهد و در برابر چالش‌ها و خطرات قوی و مستقل باشد، به گونه‌ای که مکان امن خود را در میان دنیای سخت و پر خطر بسازد.
هم ز فیض مشهدت مسرور جانهای حزین
هم ز طوف مرقدت معمور دل های خراب
هوش مصنوعی: خوشحالی جان‌های غمگین از برکت مشهد توست و دل‌های خراب نیز از زیارت آرامگاهت پر از نشاط شده‌اند.
در جوارت یافت لذت هر که از آسودگی
چون ره خوابیده هرگز بر نمی خیزد ز خواب
هوش مصنوعی: در کنار تو، هر کسی که از آرامش بهره‌مند شود، مانند کسی که در خواب عمیق است و هیچ‌گاه از خواب برنمی‌خیزد.
بی قراری در ره شوقت مرا بی وجه نیست
پرتو خورشید دارد ذره را در اضطراب
هوش مصنوعی: شوق و عشق تو باعث بی‌قراری من شده است و این حالتی که دارم بی‌دلیل نیست، چرا که مثل ذره‌ای که در نور خورشید می‌درخشد، من نیز در این عشق به شدت بی‌تاب هستم.
جذبه ای دارم تمنا در ره شوقت کنون
تاروان گردم چو اشگ عاشقان با صد شتاب
هوش مصنوعی: من اکنون به شدت در جستجوی عشق تو هستم و به همین دلیل مانند اشک عاشقان با سرعت در مسیر تو حرکت می‌کنم.
تا بود داغ کلف بر چهره مه در فلک
تا شود جام صدف لبریز گوهر از سحاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که نشانه زیبایی و نیکی در چهره ماه در آسمان وجود دارد، باران می‌بارد و صدف‌ها پر از گوهر می‌شوند.
دوستت پیوسته باشد چون گهر با آبرو
دشمنت همواره افتد چون شرر در التهاب
هوش مصنوعی: دوستت همیشه باید در کنار تو باشد و مانند مروارید با ارزش و با احترام بمانی، اما دشمن تو همیشه در آتش ناراحتی و تنش باشد.