شمارهٔ ۲۰ - عمر عاشق
عمر عاشق از آن . . . ون نور دین پرداز
کرد غر آخته بیرون که منم جولاهه
هم کنون بینی کش میر حواله . . . اید
گوید ای غرزن برکش غله نه ماهه
ورنه در . . . ون زنت از نی تا ایر حمار
بسر حمدان صد باره کنم ده راهه
شمارهٔ ۱۹ - بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار: ای کل رواسک کند و سرسر خارشمارهٔ ۲۱ - یاد داری: یاد داری آنچه با . . . ون تو کردستم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عمر عاشق از آن . . . ون نور دین پرداز
کرد غر آخته بیرون که منم جولاهه
هوش مصنوعی: عمر فرد عاشق، به خاطر عشق و نور دین، بهگونهای گذرانده شده که به خود میبالد و با افتخار اعلام میکند که من همان کسی هستم که با مهارت به بافندگی پرداختهام.
هم کنون بینی کش میر حواله . . . اید
گوید ای غرزن برکش غله نه ماهه
هوش مصنوعی: همین حالا میبینی که رئیس کشاورزان میگوید: ای عزیزی که آواز میزنی، محصول نه ماهه را برداشت کن.
ورنه در . . . ون زنت از نی تا ایر حمار
بسر حمدان صد باره کنم ده راهه
هوش مصنوعی: اگر نبود معلمی پنددهنده، من از نی تا عیلام به چندین بار میتوانستم راه بروم.