گنجور

شمارهٔ ۱۹ - بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار

ای کل رواسک کند و سرسر خار
دیو با دیدار تو چو لعبت فرخار
کنگی گنده دهان و گنده ریش و کور
بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار
دیگهای مایه تو پر غدد و کرم
وقیهای روغن تو پر گهین و هار
بر کران ریش تو و اندر میان . . . ون
یله یله هار بینی سله سله مار

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کل رواسک کند و سرسر خار
دیو با دیدار تو چو لعبت فرخار
هوش مصنوعی: ای همه زیبایی‌ها و آرزوها، با دیدن تو چون درختی سرسبز و خرم شگفت‌انگیز می‌شوم.
کنگی گنده دهان و گنده ریش و کور
بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار
هوش مصنوعی: مخلوقی بزرگ با دهانی وسیع و ریشی پهن، نابینا و دارای خوی بد، چهره زشت و ظاهری نامناسب.
دیگهای مایه تو پر غدد و کرم
وقیهای روغن تو پر گهین و هار
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به وضعیت و حالتی اشاره دارد که در آن چیزی پر از مشکلات و آزارهای مختلف است. به بیان دیگر، از زوایای مختلف، بار سنگینی را به دوش کشیده و تحت فشار قرار دارد. به نوعی می‌تواند به عدم رضایت و نارضایتی از شرایطی که فرد در آن قرار دارد، اشاره کند.
بر کران ریش تو و اندر میان . . . ون
یله یله هار بینی سله سله مار
هوش مصنوعی: در حاشیه ریش تو و در وسط آن، مارهایی را می‌بینی که به صورت آشفته و بی‌نظم در حال حرکت هستند.