گنجور

شمارهٔ ۱۷ - دیوان رشیدالدین

هرکه دیوان رشیدالدین را از پس آن
وصف منهاج نظر میکند از آن طیر است
اوست در خیمه این پیر کبیری کبود
هنری شاهی کز هر هنری صد ایر است
هر چه در گیتی مرد سخنست الاوی
زن باریش کله گویم دانم غیر است
اهل خوارزم شناسند ز دور و نزدیک
که منم لیکن او برد قسکیر است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه دیوان رشیدالدین را از پس آن
وصف منهاج نظر میکند از آن طیر است
هوش مصنوعی: هر کسی که دیوان رشیدالدین را با توجه به آن توصیف خاص بررسی کند، از نوعی پرنده است.
اوست در خیمه این پیر کبیری کبود
هنری شاهی کز هر هنری صد ایر است
هوش مصنوعی: این فرد در خیمه‌ی این پیر بزرگ و محترم، دارای هنری والا و شاهانه است که در هر هنری، به نوعی نقص و عیب وجود دارد.
هر چه در گیتی مرد سخنست الاوی
زن باریش کله گویم دانم غیر است
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به اهمیت و ارزش سخن و دیدگاه‌های زن اشاره می‌کند و می‌گوید که هر چه در دنیای هستی گفته می‌شود، به جز این واقعیت که نظر و وجود زن به تنهایی چیزی متفاوت و خاص دارد، و من این را می‌دانم. زن، با وجودش و افکارش، نقش ویژه‌ای در زندگی و جامعه دارد.
اهل خوارزم شناسند ز دور و نزدیک
که منم لیکن او برد قسکیر است
هوش مصنوعی: مردم خوارزم به خوبی می‌دانند که من چه کسی هستم، اما او (طرف مقابل) در واقع تنها به ظواهر توجه می‌کند و درک عمیقی از شخصیت من ندارد.