گنجور

شمارهٔ ۱۶ - دوش تدبیر کردم

دوش من یا ایر خود تدبیر کردم تا بروز
کاینهمه بدریده‌های خلق را چندین بدوز
گفت خاموش ای خر و بندیش ای نااهل پیش
مرد خواهی تا به گاه حشر چون خر می‌سپوز
گفتم آمد ماه روزه چون کنم تدبیر چیست
ای بسا شلغم گزر قد بر نشسته بر دو کوز
گفت لابد روزه را حرمت بباید داشتن
خویشتن را یکرهه در آتش دوزخ مسوز
روز باشد تیز میکن . . . لق میزن تا به شب
چون شب آمد . . . ادن . . . ونی همی کن تا به روز

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش من یا ایر خود تدبیر کردم تا بروز
کاینهمه بدریده‌های خلق را چندین بدوز
هوش مصنوعی: دیشب با خودم فکر کردم که چگونه می‌توانم این همه مشکلات و نارسایی‌های موجود در زندگی مردم را حل کنم و برای آنها راه‌حلی پیدا کنم.
گفت خاموش ای خر و بندیش ای نااهل پیش
مرد خواهی تا به گاه حشر چون خر می‌سپوز
هوش مصنوعی: به تو می‌گویم که ساکت باش و مانند یک جاهل در برابر مردمان با دانایی سخن نگو. اگر در این دنیا به دانایی رفتار نکنی، در روز قیامت همچون یک خر محکوم خواهی شد و عذاب خواهی دید.
گفتم آمد ماه روزه چون کنم تدبیر چیست
ای بسا شلغم گزر قد بر نشسته بر دو کوز
هوش مصنوعی: گفتم وقتی ماه رمضان فرا می‌رسد، چه تدبیری اتخاذ کنم؟ ای کاش مثل شلغم، قد بلند شوم و از دو ظرف عبور کنم.
گفت لابد روزه را حرمت بباید داشتن
خویشتن را یکرهه در آتش دوزخ مسوز
هوش مصنوعی: باید حرمت روزه را حفظ کرده و خود را از عذاب آتش دوزخ دور نگه‌داریم.
روز باشد تیز میکن . . . لق میزن تا به شب
چون شب آمد . . . ادن . . . ونی همی کن تا به روز
هوش مصنوعی: روزها به فعالیت و کوشش پرداخته می‌شود تا هنگام شب به آرامش برسیم. در این میان، بهتر است که به کارهایمان ادامه دهیم تا به روز دوباره برگردیم و دوباره شروع کنیم.