گنجور

شمارهٔ ۴۱ - مغز تو

شو رنگها بنزد تو نی نزد مردمان
از ابلهی خزینه علمست مغز تو
شو رنگ تو بدنگوران خزینه شد
تا دزد کم رسد بسخنهای نغز تو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شو رنگها بنزد تو نی نزد مردمان
از ابلهی خزینه علمست مغز تو
هوش مصنوعی: رنگ‌ها و زیبایی‌ها فقط نزد تو ارزش دارند و نه نزد مردم. از نادانی آنهاست که به علم و دانش تو توجه نمی‌کنند.
شو رنگ تو بدنگوران خزینه شد
تا دزد کم رسد بسخنهای نغز تو
هوش مصنوعی: رنگ چهره‌ات چون گنجینه‌ای در برابر دزدان درخشان شده است تا از زیبایی و لطافت کلامت کمتر بهره‌برند.