گنجور

شمارهٔ ۴۰ - خرنامه

خر مطران که آخرت عمر است
سوگوارانه جل و جامه تو
نغمه کرد است کام سیخ زنم
خوه بناکام و خوه بکامه تو
آن خر شاعری که آخر و میخ
نبود جز دوات و خامه تو
کار خر نامه تو میسازم
گوشمال ایاز نامه تو
ماهی و دانه می نهی در راه
تا که افتد بپای دامه تو
کار چادر همی کنی بگزاف
تا چو معجر شود عمامه تو
گر حلالت حرام شد اینک
من حلالی گر حرامه تو
با کسان کسی کنی ز جبین
که همی کاودآب کامه تو
ریشت ار شد شمامه کافور
گه سگ باد بر شمامه تو
بنوای شمامه ناو کیم؟
آب در ناوه امامه تو
آن نوید تو را حرام این است
تا بیکسو شود عمامه تو
نیک آئی بپیش اسب دوی
بتو نزدیک شد قیامه تو

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خر مطران که آخرت عمر است
سوگوارانه جل و جامه تو
هوش مصنوعی: پیش از پایان عمر، تو همچنان با حزن و اندوه در لباس و ظاهر خود به سر می‌بری.
نغمه کرد است کام سیخ زنم
خوه بناکام و خوه بکامه تو
هوش مصنوعی: آوازی سر دادم تا کام دل خود را برآورم، اما همواره آرزوهای من برآورده نمی‌شود.
آن خر شاعری که آخر و میخ
نبود جز دوات و خامه تو
هوش مصنوعی: شاعر به کسی اشاره می‌کند که در پایان کار خود، فقط ابزارهای نوشتن مانند دوات و قلم را در اختیار دارد و چیزی از خود باقی نگذاشته است. این فرد به نوعی به بی‌مایگی یا عدم تاثیرگذاری در شعر و هنر خود اشاره دارد.
کار خر نامه تو میسازم
گوشمال ایاز نامه تو
هوش مصنوعی: من کار تو را به راه می‌اندازم، ایاز، اما شما هم باید به من کمک کنی.
ماهی و دانه می نهی در راه
تا که افتد بپای دامه تو
هوش مصنوعی: تو در مسیر خود غذایی برای ماهی می‌گذاری تا زمانی که در دام تو بیفتد.
کار چادر همی کنی بگزاف
تا چو معجر شود عمامه تو
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی کار خود را درست و با دقت انجام دهی، باید تلاش کنی تا نتیجه‌اش شایسته و اثرگذار باشد.
گر حلالت حرام شد اینک
من حلالی گر حرامه تو
هوش مصنوعی: اگر چیزی که برای تو مجاز است، حالا بر من ممنوع شده، بدان که من برای تو حلال هستم حتی اگر برای تو نادرست باشد.
با کسان کسی کنی ز جبین
که همی کاودآب کامه تو
هوش مصنوعی: با افرادی که از چهره‌شان مشخص است که در حال فریب دادن یا حقه زدن هستند، هیچ‌گونه ارتباطی برقرار نکن زیرا در نهایت این کار به ضررت تمام می‌شود و لذت واقعی را از دست خواهی داد.
ریشت ار شد شمامه کافور
گه سگ باد بر شمامه تو
هوش مصنوعی: اگر ریشه‌ای که به آن اشاره شده، مانند گلابی باشد، در آن صورت عطر کافور به آن سنجیده است و به طعنه به بوی بدی که به گلابی می‌آید، اشاره شده. در واقع، اگر یک چیز زیبا و خوشبو تحت تأثیر چیزهای ناخوشایند قرار بگیرد، ممکن است آن زیبایی و خوشبویی تحت الشعاع قرار گیرد.
بنوای شمامه ناو کیم؟
آب در ناوه امامه تو
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نوعی همدلی و درد دل می‌کند. او از صدا و ناله‌ی پرنده‌ای به نام "شمامه" سخن می‌گوید که به نوعی نمایانگر حالت اندوه و غم است. سپس به آب اشاره می‌کند که در ظرف یا ناوه‌ای قرار دارد و این آب ممکن است نماد حیات و یا احساسات عمیق باشد. به‌طور کلی، روحیه‌ای از گدازش و غم را در این تصویرسازی شاهد هستیم، که نشان‌دهنده‌ی ارتباط عاطفی و احساسی عمیق میان موجودات و نیز احساس تنهایی و اشتیاق به چیزی است.
آن نوید تو را حرام این است
تا بیکسو شود عمامه تو
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وعده یا امید تو برای رسیدن به چیزی تا زمانی معنا ندارد که تصمیم و هدف تو کاملاً مشخص و واضح نشود. در واقع، برای موفقیت و تحقق آرزوها، باید تمرکز و جهت‌گیری مشخصی داشته باشی تا بتوانی به آنچه می‌خواهی دست یابی.
نیک آئی بپیش اسب دوی
بتو نزدیک شد قیامه تو
هوش مصنوعی: به جلو بیابان خوب بران، تا به تو نزدیک شود مهارت و توانایی‌ات.