شمارهٔ ۳۳ - بمحشر از شهیدان خنیسم
مرا تلخی نباید دادن جان
چو انگشت شهادت شهد لیسم
بزیر تخته خواهد بود جایم
اگر سلطان ملک طاقدیسم
ز خشت و خاک را هم غیسه روید
اگر از خاک ره یا از نعیسم
سموم مرگ چون غیسه کند خشک
اگر بیشک همان باد انیسم
وگر از دوک نال و پنبه ریش
کفن ریسی حدیس بی مکیسم
خو که مرمرا گوید کفن ریس
بگو رش بر تنم هرچ آن بریسم
ز تن جانش ببرد چون کبوتر
من از بام کبوتر می خنیسم
چو بی وسواس آن خناس میرم
بمحشر از شهیدان خنیسم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا تلخی نباید دادن جان
چو انگشت شهادت شهد لیسم
هوش مصنوعی: من نباید تلخی را تجربه کنم، زیرا مانند گواهی که انگشتش بر شهادت است، من شیرینی را میخواهم.
بزیر تخته خواهد بود جایم
اگر سلطان ملک طاقدیسم
هوش مصنوعی: اگر سلطان ملک طاقدیس من را فراموش کند، در زیر تخته چوب جا خواهم داشت.
ز خشت و خاک را هم غیسه روید
اگر از خاک ره یا از نعیسم
هوش مصنوعی: حتی اگر از خاک و گل هم ثمر بگیرد، اگر مسیرش درست باشد و از جایی صحیح برود، میتواند به رشد و شکوفایی برسد.
سموم مرگ چون غیسه کند خشک
اگر بیشک همان باد انیسم
هوش مصنوعی: اگر بادی بیفتد که سموم مرگ را به همراه داشته باشد، زمین خشک و خشکتر خواهد شد.
وگر از دوک نال و پنبه ریش
کفن ریسی حدیس بی مکیسم
هوش مصنوعی: اگر از دوک شکایت کنم و پنبه را برای بافتن کفن به کار ببرم، دیگر نیازی به مکیسم نخواهم داشت.
خو که مرمرا گوید کفن ریس
بگو رش بر تنم هرچ آن بریسم
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که من پارچهای برای کفن میریسم، بگو که این پارچه بر تن من هرچقدر که باید ریخته میشود.
ز تن جانش ببرد چون کبوتر
من از بام کبوتر می خنیسم
هوش مصنوعی: او مانند کبوتر، روحش را از تنش میگسلد و من از بام کبوتر، نالههایش را میزنم.
چو بی وسواس آن خناس میرم
بمحشر از شهیدان خنیسم
هوش مصنوعی: وقتی که بدون دغدغه و نگرانی به سراغ هدفم میروم، روز قیامت از دسته شهیدان خواهیم بود.