شمارهٔ ۳۲
اگر آبی رحم در چشم دشمن
بچشم دوست گلنار ملیسم
سپیدی روی من نور الهی
که در دین مرد یکرنگم نه پیسم
وگر پیرم چو شهوتراند باید
جوان نوخط مقبول و کیسم
شمارهٔ ۳۱ - روی نیاز: سیر اولاد بوالفرج مسعودشمارهٔ ۳۳ - بمحشر از شهیدان خنیسم: مرا تلخی نباید دادن جان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر آبی رحم در چشم دشمن
بچشم دوست گلنار ملیسم
هوش مصنوعی: اگر دشمن برایم اشک بریزد، من به دوست گلنار میزنم.
سپیدی روی من نور الهی
که در دین مرد یکرنگم نه پیسم
هوش مصنوعی: رنگ صاف و روشنی که بر چهرهام نمایان است، نشانهای از نور الهی است. من در دین و ایمانم به یکرنگی و صداقت مشهورم و به دنیا و رنگهای فریبنده آن وابسته نیستم.
وگر پیرم چو شهوتراند باید
جوان نوخط مقبول و کیسم
هوش مصنوعی: اگر من هم مثل پیرمردان باشم که تنها به دنبال لذتهای زودگذرند، پس باید جوان و خوشچهرهای که مورد پسند است در کنارم باشد.