گنجور

شمارهٔ ۳۲ - کودکان تنگ قبا

این کودکان تنگ قبای فراخ . . . ن
کردند . . . ایرو کیسه ما هر دو سرنگون
از بسکه . . . ایرو کیسه ما سیم و آب داد
نی سیم از آن برآیدنی آب ازین برون
آنجا که سیم بود، در او ماند باد پاک
وانجا که آب بود ازو رفت ناب خون
بسیار کودکان الف قد بپیش من
چون دال و نون شدند ز نادانی و جنون
ما نیز بر گزاف به . . . دیم تا شدیم
زینسان میان شکسته چو دال و نگون چو نون
تا سیم بود، بود میان پایشان چو سیم
دادیم سیم و کرد میان پای فی البطون
بردند جمله سیم بسیلی و چوبدست
از ما بدستمایه . . . نهای سیمگون
روز و شبان بگنبد سیمینشان زدیم
هر ساعتی ز دسته سیمین یکی ستون
چون دسته شد خمیده و گنبد فرو درید
کم شد مزه، مزه نتوان کرد ازین فزون
زین پس فسون و لابه ایشان چرا خریم
چون مار مرده مان به نمی‌جنبد از فسون
جستیم تا ز خران، تا ایر سخت بود
چون ایر سست گشت چو خران و چه حرون
دردا و حسرتا که از امروز تا به مرگ
ما سست ابر ماندیم، ایشان فراخ . . . ون

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این کودکان تنگ قبای فراخ . . . ن
کردند . . . ایرو کیسه ما هر دو سرنگون
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف وضعیتی می‌پردازد که در آن گروهی از کودکان به شکلی نامناسب و آشفته رفتار می‌کنند و اشاره به مشکلات و نارسایی‌هایی دارد که در جامعه وجود دارد. در عین حال، نماد کیسه‌ای که به زمین افتاده، نشان‌دهنده بحران‌ها و ناکامی‌هایی است که ممکن است همه را تحت‌الشعاع قرار دهد.
از بسکه . . . ایرو کیسه ما سیم و آب داد
نی سیم از آن برآیدنی آب ازین برون
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه کیسه ما پر از پول و آب شده است، پول از یک طرف بیرون می‌آید و آب از طرف دیگر خارج می‌شود.
آنجا که سیم بود، در او ماند باد پاک
وانجا که آب بود ازو رفت ناب خون
هوش مصنوعی: در جایی که فلز وجود دارد، باد تمیز در آنجا باقی می‌ماند و در جایی که آب هست، خون ناب از آن خارج می‌شود.
بسیار کودکان الف قد بپیش من
چون دال و نون شدند ز نادانی و جنون
هوش مصنوعی: بسیاری از کودکان در مقابل من همچون حرف "دال" و "نون" شدند، که این نشان‌دهنده نادانی و دیوانگی آن‌هاست.
ما نیز بر گزاف به . . . دیم تا شدیم
زینسان میان شکسته چو دال و نگون چو نون
هوش مصنوعی: ما هم به دلایل نامعقول و بی‌فکر به بی‌راهه رفتیم، تا اینکه به وضعیتی رسیدیم که مانند تکه‌های شکسته و بی‌ارزش افتادیم، مانند حرف "دال" و "نون" که به شکل‌های غیرمرتبط درآمده‌اند.
تا سیم بود، بود میان پایشان چو سیم
دادیم سیم و کرد میان پای فی البطون
هوش مصنوعی: تا زمانی که مایه‌ی زندگی و وسایلشان موجود بود، مانند سیمی در میان پایشان بود. وقتی که به آنها سیم دادیم، آن چیزها نیز در دل و وجود آنها واقع شد.
بردند جمله سیم بسیلی و چوبدست
از ما بدستمایه . . . نهای سیمگون
هوش مصنوعی: همه آنهایی که با ما بودند، به زودی از ما جدا شدند و به دنبال چیزهای دیگر رفتند... پایان داستان پر از زیبایی است.
روز و شبان بگنبد سیمینشان زدیم
هر ساعتی ز دسته سیمین یکی ستون
هوش مصنوعی: در روز و شب، با دقت به مراقبت از زیبایی‌ها پرداخته‌ایم و هر لحظه از دستاوردهای خود یک پایه محکم ایجاد کرده‌ایم.
چون دسته شد خمیده و گنبد فرو درید
کم شد مزه، مزه نتوان کرد ازین فزون
هوش مصنوعی: زمانی که دنیا به تدریج خمیده شد و سازه‌های آن خراب شد، لذت و طعم زندگی کاهش پیدا کرد و دیگر نمی‌توان از آن لذت ببرد.
زین پس فسون و لابه ایشان چرا خریم
چون مار مرده مان به نمی‌جنبد از فسون
هوش مصنوعی: از این پس چرا به جادوگرها و نیرنگ‌های آنان توجه کنیم؟ ما مانند ماری مرده هستیم که هیچ حرکتی نمی‌کند و از جادو اثر نمی‌پذیرد.
جستیم تا ز خران، تا ایر سخت بود
چون ایر سست گشت چو خران و چه حرون
هوش مصنوعی: ما تلاش کردیم تا از کاستی‌ها و مشکلاتی که داریم، جدا شویم؛ اما وقتی این مشکلات کم‌رنگ شدند، به مانند خرها، دوباره به آنها برمی‌گردیم و گرفتار می‌شویم.
دردا و حسرتا که از امروز تا به مرگ
ما سست ابر ماندیم، ایشان فراخ . . . ون
هوش مصنوعی: چه درد و حسرتی که از امروز تا پایان عمرمان در شرایط ناپایداری خواهیم بود، در حالی که آنها در آسایش و راحتی به سر می‌برند...

حاشیه ها

1402/01/27 17:03
حسین موسوی

مصراع آخر سست ایر درست است نه سست ابر