شمارهٔ ۲۲ - این غم عشق به پیرانه زیاری جستم
ای پسر تا بمیان پای تو در نگریستم
جز بیک چشم گروگان بر تو نگریستم
زار بگریستنی بود مرا از ره . . . ر
زان گریستن بتو بر درد تو من بگریستم
ببست دانی تو بمعنی و بصورت یکروز
من غلامباره بصورت یک و معنی بیستم
عجب از گفته طیان باشد پس خر
من نه استم پس خر زانکه نه آخر حیستم
تاز بازی را بگزیده ام از اول کار
هم برین باشم و بینم که بآخر چیستم
تا بدین . . . ر مرا عرضه بگیری پسرا
که بدین . . . ر پسر خوانده آغا جیستم
آنکه خر گوید مر . . . ر ورا کای مهتر
من بجای تو یکی سوزنک در زبستم
بر من ای تاز یکی تیز تو بهتر ز جهان
نیز ده بر سر بوقم که جهانی زیستم
این جوابست مرآنرا که بگوید طیان
این غم عشق بپیرانه ز یاری جستم
شمارهٔ ۲۱ - ای بلبل خیل تو طربناک: ای سرخ سطبر سخت رگناکشمارهٔ ۲۳ - منم که روح علوم زمانه را بدنم: منم که از سر حمدان عقیق در یمنم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای پسر تا بمیان پای تو در نگریستم
جز بیک چشم گروگان بر تو نگریستم
هوش مصنوعی: ای پسر، زمانی که به پاهایت نگاه کردم، فقط با نگاهی به تو درگیر شدم و مانند نگاهی به یک زندانی، به تو توجه کردم.
زار بگریستنی بود مرا از ره . . . ر
زان گریستن بتو بر درد تو من بگریستم
هوش مصنوعی: در مسیر خود، به شدت نگران و غمگین شدم، اما از آن گریه و ناراحتی، من با توجه به درد تو، برای تو هم گریه کردم.
ببست دانی تو بمعنی و بصورت یکروز
من غلامباره بصورت یک و معنی بیستم
هوش مصنوعی: آیا تو میدانی که به چه معناست و به چه صورت هست؟ یک روز من خدمتگزار تو بودم، به صورت یک و به معنی بیستم.
عجب از گفته طیان باشد پس خر
من نه استم پس خر زانکه نه آخر حیستم
هوش مصنوعی: عجب از کلام سخندانها است؛ زیرا من که اینجا هستم، نه در آن حالتی هستم که آنها میگویند، و نه به عنوان موجودی بیتفاوت و بیحیا زندگی میکنم.
تاز بازی را بگزیده ام از اول کار
هم برین باشم و بینم که بآخر چیستم
هوش مصنوعی: من از ابتدا بازی زندگی را انتخاب کردهام و میخواهم ببینم در نهایت به کجا میرسم.
تا بدین . . . ر مرا عرضه بگیری پسرا
که بدین . . . ر پسر خوانده آغا جیستم
هوش مصنوعی: برای اینکه مرا به اینجا بیاوری، پسر جان، باید بگویی که من پسر خواندهی آقا هستم.
آنکه خر گوید مر . . . ر ورا کای مهتر
من بجای تو یکی سوزنک در زبستم
هوش مصنوعی: هر که سخن ناپسند بگوید، باید بداند که من به جای تو، یک سوزن در زبانهام قرار میدهم.
بر من ای تاز یکی تیز تو بهتر ز جهان
نیز ده بر سر بوقم که جهانی زیستم
هوش مصنوعی: ای تازه نفس، تو از هر چه در جهان است بهتر هستی، پس بر سر بوق من بدمید تا جهانی را که زندگی کردهام، نشان دهم.
این جوابست مرآنرا که بگوید طیان
این غم عشق بپیرانه ز یاری جستم
هوش مصنوعی: این پاسخ به کسانی است که بگویند عشق، غم و اندوهی است که از دوست قدیمی و یاری گذشته به یاد میآورم.