گنجور

شمارهٔ ۲۰ - شنیدست از کسی کز سنگ سیم آید همی بیرون

به چشمِ عاشقان آید، سُرینِ گِردِ گلرنگش
زهی خُفتنگَهِ نرمش، زهی خارِشگَهِ تَنگش
صفاتِ کونِ آن کودک چه گویمْ خود؟ که آن کودک
همه کون است و کون و کون، ز پایش تا شِتالَنگش
ندانم تا چه خواهد شد به سالِ بیست، کاندر دَه
نگوید آخ، اگر تا خایه بِفْشارد خرِ غَنگش
شنیده‌است از کسی که‌ز سنگ، سیم آید همی بیرون
ز بهرِ سیم ورزیدن، خوش آمد بوقِ چون سنگش

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به چشمِ عاشقان آید، سُرینِ گِردِ گلرنگش
زهی خُفتنگَهِ نرمش، زهی خارِشگَهِ تَنگش
هوش مصنوعی: به نظر عاشقان، سر و فرم زیبا و رنگین او مانند گلی است که در حال خواب است. نرمی بدنش و تنگی آن، این احساس را بیشتر می‌کند.
صفاتِ کونِ آن کودک چه گویمْ خود؟ که آن کودک
همه کون است و کون و کون، ز پایش تا شِتالَنگش
هوش مصنوعی: در مورد ویژگی‌های آن کودک چه بگویم، که او تمام وجودش سرشار از زیبایی و لطف است و از سر تا پا، خوش نوا و دلنشین می‌باشد.
ندانم تا چه خواهد شد به سالِ بیست، کاندر دَه
نگوید آخ، اگر تا خایه بِفْشارد خرِ غَنگش
هوش مصنوعی: نمی‌دانم در سال بیست چه اتفاقی خواهد افتاد، زیرا وقتی در دهانش فریاد می‌زند، اگر تا زمانی که فشارش دهند، باز هم هیچ نگوید.
شنیده‌است از کسی که‌ز سنگ، سیم آید همی بیرون
ز بهرِ سیم ورزیدن، خوش آمد بوقِ چون سنگش
هوش مصنوعی: شنیده‌ام که شخصی از سنگ‌های نقره‌ای بیرون می‌آید و برای پرورش نقره‌ها تلاش می‌کند. صدای بوق مانند صدای سنگی است که به او خوش می‌آید.