شمارهٔ ۱۹ - ای شادی روزی که برآری پسرا ریش
زنهار به هش باش که ناری پسرا ریش
تا نفکندت در غم و زاری پسرا ریش
کار کبش موی یگانه کن از آن پیش
کانبوه فرود آید و کاری پسرا ریش
بر گرد زنخدان تو، ناکشته بروید
هرچند که بدروی و نگاری پسرا ریش
برکن بسر ناخن تیز از دل بیرحم
از بیخ دو تاری و سه تاری پسرا ریش
با حیش بگرمابه رو و روی بدان خار
تا چون علم ناصری آری پسرا ریش
آخر گرمابه چه خاری زنخ از حیش
از شانه بدهلیز بخاری پسرا ریش
این هست بر آن قافیه شعر جمالی
ای شادی روزی که برآری پسرا ریش
شمارهٔ ۱۸ - تاختن آورد بر بتان ختن ریش: ای بهمه تن گناه کرده، مکن ریششمارهٔ ۲۰ - شنیدست از کسی کز سنگ سیم آید همی بیرون: به چشم عاشقان آید سرین گرد گلرنگش
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.