شمارهٔ ۱۶ - ابوالعباس ترشروی
بخواهم گفت وصف سرخ کناس
چو کرد اندر دلم ابلیس وسواس
ترشروئی، ابوالعباس نامی
نشسته بر بساط آل عباس
بتن ماننده روباه مسلوخ
بسر ماننده بیغور نسناس
بسان پاچه گاوی که از موی
برون آرد ورا شاگرد دواس
نشان طوق بر گردن چنان چون
غلام ارمنی جسته زنحاس
کلاهی بر سرش، رسته کلاهی
برون در دست برد هیچ فلاس
چو مس از روی سرخی و ز سختی
چو روی و آهن و پولاد و الماس
همیشه سارق سرقین مهلع
کلید حجره فرماق و قیماس
صفات خواجه نیمور منست این
که گفتم پیش این یکمشت نسناس
چه نیمور و چه اشنان کوب بقال
چه نیمور و چه گندم کوب هراس
من این نیمور خود را وقف کردم
علی صبیانکم، یا ایها الناس
اگر نیمور من روزی بمیرد
کفن باید و راسی جامه کرباس
رفیقا کاف . . . ن بر . . . ر من نه
پس آنگه خوه بکف، خواهی بیاماس
چرا دزد سنائی از خطیری
نخواهم خورد زرق و هزل و وسواس
شمارهٔ ۱۵ - جواب شعر شرف: منم کلوخ خر افشار کنگ خشک سپوزشمارهٔ ۱۷ - ریش دلبر: تاختن آورد بر بتان ختن ریش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بخواهم گفت وصف سرخ کناس
چو کرد اندر دلم ابلیس وسواس
هوش مصنوعی: میخواهم بگویم دربارهٔ زیباییهای رنگ سرخ، اما به خاطر وسوسههایی که ابلیس در دل من ایجاد کرده، نمیتوانم به راحتی این وصف را بیان کنم.
ترشروئی، ابوالعباس نامی
نشسته بر بساط آل عباس
هوش مصنوعی: شخصی به نام ابوالعباس که به خاطر چهرهاش معروف به بیحالی و دلخوری است، نشسته بر جایگاه خانوادۀ عباس.
بتن ماننده روباه مسلوخ
بسر ماننده بیغور نسناس
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف مفهومی میپردازد که به دو عنصر مختلف اشاره دارد: یکی، ظاهری است فریبنده و شیطنت آمیز مانند روباهی که در حال مرگ است و دیگری، بیپناهی و نقصی که در موجودی مانند نسناس وجود دارد. به طور کلی، ترکیب این دو تصویر نشاندهنده تضاد بین ظاهر و واقعیت در زندگی است.
بسان پاچه گاوی که از موی
برون آرد ورا شاگرد دواس
هوش مصنوعی: مانند پاچهی گاوی که از موی بیرون میآید، او نیز شاگردی است که از علم و دانش بهرهمند میشود.
نشان طوق بر گردن چنان چون
غلام ارمنی جسته زنحاس
هوش مصنوعی: اشاره به این دارد که نشان طوق بر گردن کسی است که مانند غلام ارمنی به صورت خاص و مشخصی نمایان است. این عبارت به نوعی به موقعیت و هویت فرد اشاره میکند و میتواند نمادی از وفاداری یا خدمتگزاری باشد.
کلاهی بر سرش، رسته کلاهی
برون در دست برد هیچ فلاس
هوش مصنوعی: پسری کلاهی بر سر دارد و کلاهی دیگر در دستانش است، اما به هیچ کلاهی دسترسی ندارد.
چو مس از روی سرخی و ز سختی
چو روی و آهن و پولاد و الماس
هوش مصنوعی: مثل مسی که به خاطر سرخیاش شناخته میشود و از سختیاش نیز برتری دارد، همانند چهرهای که از آهن و پولاد و الماس تشکیل شده است.
همیشه سارق سرقین مهلع
کلید حجره فرماق و قیماس
هوش مصنوعی: همیشه دزدان دستبرد میزنند و در جستجوی فرصتی مناسب برای ورود به مکانهای بسته و guarded هستند.
صفات خواجه نیمور منست این
که گفتم پیش این یکمشت نسناس
هوش مصنوعی: خواص و ویژگیهای آقای نیمور به گونهای است که من پیش از این فقط به یک مشت افراد سطحی و بیارزش اشاره کردهام.
چه نیمور و چه اشنان کوب بقال
چه نیمور و چه گندم کوب هراس
هوش مصنوعی: این شعر به دو نوع فعالیت اشاره دارد: یکی کار نانوایی و دیگری آسیاب کردن گندم. این فعالیتها هم نشاندهنده تلاش و زحمت برای تهیه نان و غذا هستند و هم ممکن است به نوعی نگرانی یا ترس از عدم تامین و کمبود مواد غذایی اشاره کنند. به طور کلی، بیانکننده اهمیت کار و زحمت در زندگی روزمره است.
من این نیمور خود را وقف کردم
علی صبیانکم، یا ایها الناس
هوش مصنوعی: من این نیمه از وجودم را فدای فرزندان شما کردهام، ای مردم.
اگر نیمور من روزی بمیرد
کفن باید و راسی جامه کرباس
هوش مصنوعی: اگر نیمور من روزی بمیرد، باید برای او کفن آماده کنم و چشمهایم را با پارچهای ساده بپوشانم.
رفیقا کاف . . . ن بر . . . ر من نه
پس آنگه خوه بکف، خواهی بیاماس
هوش مصنوعی: دوستان، اگر تو بر من خیانت کردی، وقتی به من دست دراز کنی، دیگر نمیتوانی یاد بگیری.
چرا دزد سنائی از خطیری
نخواهم خورد زرق و هزل و وسواس
هوش مصنوعی: چرا باید از ترس دزدان و مشکلات دیگر به خودم استرس و دغدغه بیفزایم؟