گنجور

شمارهٔ ۱۴

یاقوتی کبیر فروش کباده خر
در جمله، با چهار پسر هست پنج خر
دو خر شهاب و منتخب است و عمر سیم
محمود گشت خر کره و پیر خر پدر
مرپنج لنگ لاشه در اتمه پوش را
خر بنده ام زمان بزمان خر سوارتر
در . . . ن خر شدن بستیزه مثل زنند
ایشان خر ستیزه کش و من ستیزه بر
دربار هجوشان کشم از گوش تا بدم
خواهم بچوب رانم و خواهم بهیر و هر
خر کره و خری را کردم ز بار هجو
آزاد بار، یعنی محمودک و عمر
بجای آندو بدین سر نهم بجبر
خر بنده را تصوف باشد بدینقدر
خر مردمند هرسه، نه مردم نه خر تمام
از هردو نام همچو شتر مرغ بهره ور
ای تیز صد هزار خر خر سپوز باد
در ریش آن پدر که تو هستی ورا پسر
وی صد هزار . . . ر به . . . ن برادری
کورا توئی برادر و این بود ماحضر

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یاقوتی کبیر فروش کباده خر
در جمله، با چهار پسر هست پنج خر
هوش مصنوعی: یک یاقوت بزرگ که ارزش زیادی دارد، به فروشنده‌ای که خرها را می‌فروشد، اشاره می‌کند. او چهار پسر دارد و در مجموع پنج خر وجود دارد. این تصویر نشان‌دهنده تضاد بین ارزش بالای یاقوت و زندگی ساده و زحمت‌کشانه فروشنده خر است.
دو خر شهاب و منتخب است و عمر سیم
محمود گشت خر کره و پیر خر پدر
هوش مصنوعی: دو خر به منزله دو شهاب، یکی انتخاب شده و دیگری عمرش به سیم ماندگار است. در این میان، خر کره و پیر خر پدر نیز به شکلی نمادین اشاره دارد.
مرپنج لنگ لاشه در اتمه پوش را
خر بنده ام زمان بزمان خر سوارتر
هوش مصنوعی: این بیت به وضوح به مفهوم زمان و تغییرات آن اشاره دارد. در آن به نوعی دگرگونی در وضعیت یا شرایط فرد اشاره می‌شود. به نظر می‌رسد که شاعر از وضعیتی نامناسب یا ناپایدار سخن می‌گوید و به تدریج به سمت بهبود و پیشرفت حرکت می‌کند. در واقع، اشاره به این دارد که هر چقدر زمان می‌گذرد، فرد به سمت اوج و موفقیت بیشتری می‌رود.
در . . . ن خر شدن بستیزه مثل زنند
ایشان خر ستیزه کش و من ستیزه بر
هوش مصنوعی: در اینجا به نظر می‌رسد که شاعر به موضوع تضاد و نزاع اشاره کرده و در کنایه‌ای به چالش و درگیری میان انسان‌ها و مشکلاتی که از این درگیری‌ها ناشی می‌شود، پرداخته است. او به طور خاص به مقایسه رفتارهای زننده می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه برخی افراد بدون دلیل و به طرز ناپسندی به درگیری می‌پردازند، در حالی که او خود از این نوع درگیری‌ها و ستیزه‌جویی‌ها دوری می‌کند و به نوعی دعوت به صلح و آرامش دارد.
دربار هجوشان کشم از گوش تا بدم
خواهم بچوب رانم و خواهم بهیر و هر
هوش مصنوعی: در مورد نحوه هجرت و سفر صحبت می‌کند و از عزم و اراده خود برای رفتن به مکان‌های مختلف و تجربه‌های جدید می‌گوید. همچنین تمایل به تغییر و جابجایی را با تصویرهایی از حرکت جسمانی و روحی بیان می‌کند.
خر کره و خری را کردم ز بار هجو
آزاد بار، یعنی محمودک و عمر
هوش مصنوعی: من بار سنگینی از سرزنش و دشنام را از دوش این خر و آن خر برداشتم، یعنی محمودک و عمر.
بجای آندو بدین سر نهم بجبر
خر بنده را تصوف باشد بدینقدر
هوش مصنوعی: دست از دوگانگی و جدایی بردار و به حقیقت و محبت روی بیاور که حتی در میانسالی، انسان می‌تواند به سیر و سلوک و شناخت درونی بپردازد.
خر مردمند هرسه، نه مردم نه خر تمام
از هردو نام همچو شتر مرغ بهره ور
هوش مصنوعی: این جمله به معنای آن است که برخی افراد نه کاملاً انسان‌اند و نه کاملاً حیوان، بلکه ویژگی‌هایی از هر دو را دارند. مانند شترمرغ که ویژگی‌هایی از پرنده و هم از حیوان را در خود دارد. بنابراین، این افراد در واقع در بین انسان و حیوان قرار می‌گیرند و نه به طور کامل متعلق به یکی از این دو دسته‌اند.
ای تیز صد هزار خر خر سپوز باد
در ریش آن پدر که تو هستی ورا پسر
هوش مصنوعی: ای تیز! هزاران بخار غلیظ در ریش آن پدری که تو پسر اویی، وارد شود.
وی صد هزار . . . ر به . . . ن برادری
کورا توئی برادر و این بود ماحضر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که شاید انسان‌ها در ظاهر و شکل‌های مختلفی باشند، اما در عمق ارتباطات و احساسات انسانی، همگی به نوعی برادر و خواهرند. تفاوت‌ها و دیواری که ظاهراً بین ما وجود دارد، در واقع نمی‌تواند دوستی و اتحاد واقعی را از بین ببرد.