شمارهٔ ۱۲
سوزنیم مرد باندام . . . ر
شاعر پخته سخن خام . . . ر
مرهمه را شاه شش اندام، سر
هست مرا شاه شش اندام . . . ر
روز و شب اندر طلب کاف . . . ن
آخته دارم چو سر لام . . . ر
مردی مصلح بدم و نیکنام
کرد مرا مفسد و بدنام . . . ر
بودم در خورد هزار آفرین
کرد مرا از در دشنام . . . ر
کرد بکابین زن و فرزند و باز
گردن من در گرو وام . . . ر
از همه پیران زمانه منم
خار صفت رومه گلفام . . . ر
با همه بیمایگی، افراختم
چون علم غیبت، بر بام . . . ر
پنجه و شش سال ز شلوار من
برد بهر کوی بپیغام . . . ر
هر که بیاید بر من میهمان
شام خورد . . . ر و پس از شام . . . ر
بزم مرا یابد مهمان من
اول جام می و انجام . . . ر
چون سگ دیوانه، گزیده در آب
صورت سگ بیند در جام . . . ر
خشت بود بالین، بستر، حصیر
خادمک ترک دلارام . . . ر
آئی مهمان که منم میزبان
دیو می آشام گه آشام . . . ر
خانه بابرام برم تاز را
تا بخورانمش بابرام . . . ر
شمارهٔ ۱۱ - سوزنیم: سوزنیم، موم دل و خاره . . . رشمارهٔ ۱۳ - رای بر آنست که بیرون زنم: سوزنیم، مرد گرانمایه . . . ر
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.