شمارهٔ ۲۸ - در هجو دلداری
ای ز جان عزیز بنده اعز
در فکنده است بند تازی بز
از یکی ناگذشته موی سرش
موش . . . نش گذشته از یک گز
ره نیابد ز سوی با صد جهد
گر به . . . ن بر زنیش میخی گز
به تکسکی نیرزد و خواهد
بوسه ای را زمن بهای دوسز
با چنان ناز اگر نشاط کنی
خیز و در حجره نشاطی خز
حجره ای کاندروست ریع نمد
قالی رومی و نهالی خز
فرش با موی . . . ن او باشد
همچو موی سمور و قاقم و خز
حجره زانسان و تاز از این کردار
شغل ازین طرز و حرفتی زین تز
با چنان ترکتاز مغ به ازو
عیش چون قیصرم کن و معتز
ورنه بفرست هر چه دربایست
سیم تاز است ازینهمه مفرز
سخن از زر پخته گوی چو سیم
ور نمانده است زر پخته بپز
تا بود نازو و کامرانی خوش
باده ناب کامرانی مز
تا اعز و اذل بود بر لفظ
باد بدخواه تو اذل تو اعز
باد عمرت هزار ساله دو ته
بیش ازین باد کو بود موجز
شمارهٔ ۲۷ - در هجو خواجگی ادیب: کیست آن ستوده برده برون از فسار سرشمارهٔ ۲۹ - در هجو داماد ناصر بزاز: برگوی بداماد خود ای ناصر بزاز
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ز جان عزیز بنده اعز
در فکنده است بند تازی بز
هوش مصنوعی: ای عزیز دل من، که جانم به فدای تو، در بند دوستی تو گرفتار شدهام.
از یکی ناگذشته موی سرش
موش . . . نش گذشته از یک گز
هوش مصنوعی: از یکی که نمیتوانی بگذری، حتی موی سرش برایت مانند موش شده است... چگونه میتوانی از یک گز بگذری؟
این جمله نشان میدهد که وقتی به کسی یا چیزی وابسته هستی، حتی جزئیات کوچک نیز برایت اهمیت پیدا میکند و ترک آن سخت میشود.
ره نیابد ز سوی با صد جهد
گر به . . . ن بر زنیش میخی گز
هوش مصنوعی: هرگز به مقصود خود نمیرسی، حتی اگر تلاشهای زیادی کنی، مگر اینکه به درستی بر روی اصل خود استوار شوی و ریشهات را محکم کنی.
به تکسکی نیرزد و خواهد
بوسه ای را زمن بهای دوسز
هوش مصنوعی: این بیت نشاندهندهی ارزش کم چیزی است که هیچ بهایی ندارد و به همین خاطر درخواست یک بوسه از من، با اینکه ممکن است برای او مهم باشد، به نظر ناچیز و بیارزش میرسد.
با چنان ناز اگر نشاط کنی
خیز و در حجره نشاطی خز
هوش مصنوعی: اگر با این ناز و احساس خوشحالی به پاخیزی، به اتاق شادی بیایید.
حجره ای کاندروست ریع نمد
قالی رومی و نهالی خز
هوش مصنوعی: اتاقی که در آن، قالی رومی به زیبایی پهن شده و در گوشهای نهالی از خز وجود دارد.
فرش با موی . . . ن او باشد
همچو موی سمور و قاقم و خز
هوش مصنوعی: فرش بافته شده از موی او مانند موی سمور و خز به زیبایی و نرمی آن اشاره دارد. این فرش به قدری لطیف و زیباست که میتوان آن را با خزهای گرانبها مقایسه کرد.
حجره زانسان و تاز از این کردار
شغل ازین طرز و حرفتی زین تز
هوش مصنوعی: جای انسان به خاطر ویژگیهایی که دارد، از این کار و رفتار نشأت میگیرد.
با چنان ترکتاز مغ به ازو
عیش چون قیصرم کن و معتز
هوش مصنوعی: با آن قدرت و تواناییات، بهتر از او به من لذت و خوشی برسان، مانند قیصر (دولتمردی بزرگ) و معتز (خلافتی مشهور).
ورنه بفرست هر چه دربایست
سیم تاز است ازینهمه مفرز
هوش مصنوعی: اگر نخواهی به دیگران کمک کنی، بگذار هرچه نیاز است را بدون نگرانی به دست بیاورند؛ در اینجا هیچ چیز از دست رفته نیست.
سخن از زر پخته گوی چو سیم
ور نمانده است زر پخته بپز
هوش مصنوعی: اگر میخواهی سخن ارزشمند و معناداری بگویی، باید از کلمات با ارزش و خوب استفاده کنی. اگر چیزی باارزش نداری، بهتر است سکوت کنی و چیزی نگوئی.
تا بود نازو و کامرانی خوش
باده ناب کامرانی مز
هوش مصنوعی: تا زمانی که لذت و شادی وجود دارد، آن را با می خوش و ناب تجربه کن.
تا اعز و اذل بود بر لفظ
باد بدخواه تو اذل تو اعز
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو ذلیل و بیارزش شوی، آنکس که ارادهاش برای آسیب رساندن به تو است، هم خود را در ذلت خواهد یافت و هم تو را عزیز خواهد کرد.
باد عمرت هزار ساله دو ته
بیش ازین باد کو بود موجز
هوش مصنوعی: عمر تو هزار ساله است، ولی اگر بیشتر از این روی، عاقبت چیزی جز تکرار روزها نخواهی دید.