گنجور

شمارهٔ ۱۴ - مطایبه

این خواجه‌زادگان که درین شهر و برزنند
مردند مر زنان را لیکن مرا زنند
زین گونه مولعند برآورد و برد من
کزشان زبر فرو نزنم زیر و برزنند
خورشید چرخ شیفته بر رویشان ولیک
از پشت شیفته بر سایه منند
من مرد مرد گایم و کین اندر افکنم
ایشان همند مرد ولیکن برافکنند
نیمور من چو عامل شغل لواطه است
این کودکان چو مال گذاران برزنند
بر . . . نشان جبایت روغنگران نهاد
کنجاره داده‌اند و به تدبیر روغنند
تا . . . ر من بساط پلاسین بگسترید
این کودکان پلاس به . . . ن بر همی تنند
زین تهمتنی که هست از ایشان به نزد من
همچون مخنثند اگر چه تهمتنند
از خط نودمیده چرا این به خط شدن
گر کودکان زیرک با حیله و فنند
انگشت نرم و ناخن تیز است جمله را
دستور داده من که برآرند و برکنند
خرمن به باد دادن رسم است و می‌دهند
. . . ن‌ها به باد زان که به . . . ن‌ها چو خرمنند
مردانه من کزین سکوینجه ریخته
خرمن کنم به باد که ار جاش که کنند
ای بس کسا که از پی این زیردامنی
نیفه فرو کشیده و برچیده دامنند
چون مرزشان به گردن گرز اندر افکنم
کول افکنم اگر چه گلو گرد و گردنند
چون من بفاجری پسران در مفاجری
همچون چراغ در شب تاریک روشنند
. . . نشان شدست چون لگن شمع کوکبی
واندر جواب این همه لالند و الکنند
همچون چراغ پله نگردند سرفراز
زیرا که زخم یافته چون . . . ن هاونند
زان دیگ سیمگون که میان ران هر یکی است
خالیگران دزد سبکدست ریمنند
هر چندشان فرو کنم آلات دوغ پای
ایشان برون دهنده درستی و ارزنند
هستم بر آنکه . . . ر نهم پیش لوطیان
تا جمله جمله را بخورند و براکنند
وانگه بر آنکه رشک برد زو ستون . . . ر
خودشان ادب کنم که بدزدند و بشکنند
دور از شما و ما که به . . . ری چو . . . ر من
خر را به زیر دم نخلند و نیارنند
هست این جواب آنکه سنایی به نظم کرد
این ابلهان که بی‌سببی دشمن منند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این خواجه‌زادگان که درین شهر و برزنند
مردند مر زنان را لیکن مرا زنند
هوش مصنوعی: این افراد ثروتمند و فرزندان خانواده‌های بزرگ که در این شهر و محله‌ها زندگی می‌کنند، به دنبال زنان می‌روند، اما در مورد من چنین نیست و به من آسیب می‌زنند.
زین گونه مولعند برآورد و برد من
کزشان زبر فرو نزنم زیر و برزنند
هوش مصنوعی: این بیان نشان‌دهنده‌ی حالتی است که شخص، به شدت تحت تأثیر عواطف و احساسات قرار گرفته و از شدت هیجان، قادر به کنترل خود نیست. او نمی‌تواند زیر و بم این وضعیت را درک کند و از آن فرار کند، بلکه خودش را درگیر آن احساسات کرده و رهایی از آن برایش دشوار است.
خورشید چرخ شیفته بر رویشان ولیک
از پشت شیفته بر سایه منند
هوش مصنوعی: خورشید در آسمان به زیبایی بر آنها می‌تابد، اما در عوض، در پس‌زمینه، برای سایه‌ی من شیفته و مجذوب می‌شود.
من مرد مرد گایم و کین اندر افکنم
ایشان همند مرد ولیکن برافکنند
هوش مصنوعی: من یک مرد واقعی و شجاع هستم و آماده‌ام که انگیزه‌ها و احساسات خود را به نمایش بگذارم. دیگران نیز مردان هستند، اما ممکن است نتوانند به خوبی احساسات و افکارشان را بیان کنند.
نیمور من چو عامل شغل لواطه است
این کودکان چو مال گذاران برزنند
هوش مصنوعی: من به عنوان یک شخص، متوجه می‌شوم که نیمور من به شدت تحت تاثیر شغف و تمایلات خود است، و این کودکان مانند کسانی هستند که با رفتارشان تأثیر گذار می‌شوند.
بر . . . نشان جبایت روغنگران نهاد
کنجاره داده‌اند و به تدبیر روغنند
هوش مصنوعی: بر روی پیشانی‌ات نشانه‌ای ایجاد کرده‌اند که نشان‌دهنده زیبایی و جاذبه‌ات است و به طرز ماهرانه‌ای این زیبایی را به نمایش گذاشته‌اند.
تا . . . ر من بساط پلاسین بگسترید
این کودکان پلاس به . . . ن بر همی تنند
هوش مصنوعی: شما در حال آماده کردن زمینه‌ای برای یک جشن هستید، و بچه‌ها با شور و شوق در کنار هم بازی می‌کنند و به شادی می‌پردازند.
زین تهمتنی که هست از ایشان به نزد من
همچون مخنثند اگر چه تهمتنند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که افرادی که به من اتهام می‌زنند، به نظر من شبیه مردانی با رفتار زنانه هستند، حتی اگر در ظاهر مرد باشند.
از خط نودمیده چرا این به خط شدن
گر کودکان زیرک با حیله و فنند
هوش مصنوعی: چرا از سرگرمی‌ها و بازی‌های کودکانه به دنبال دلیلی برای جدیت و خطاکاری‌های بزرگ‌ترها به‌خصوص در دنیای خط و نوشته باشیم، در حالی که کودکان زیرک می‌دانند چگونه با زیرکی و تدبیر به اهداف خود برسند؟
انگشت نرم و ناخن تیز است جمله را
دستور داده من که برآرند و برکنند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شخصی با نرمی و ظرافت (انگشت نرم) و در عین حال با قدرت و شدت (ناخن تیز) ، به دیگران دستور می‌دهد که چه کارهایی انجام دهند یا چه چیزهایی را از میان بگذارند. به نوعی نشان‌دهنده کنترل و تأثیرگذاری فرد بر دیگران است.
خرمن به باد دادن رسم است و می‌دهند
. . . ن‌ها به باد زان که به . . . ن‌ها چو خرمنند
هوش مصنوعی: از دست دادن نعمت‌ها و فرصت‌ها امری طبیعی است و برخی افراد این کار را انجام می‌دهند. اما انسان‌ها که مانند خرمن‌های پرمحصول هستند، نباید به سادگی از دست بروند.
مردانه من کزین سکوینجه ریخته
خرمن کنم به باد که ار جاش که کنند
هوش مصنوعی: من با شجاعت از اینجا به سوی نامعلوم می‌روم و تمام تلاش خود را می‌کنم تا موفق شوم، حتی اگر در این مسیر همه چیز را از دست بدهم و اگر نتوانم به جایی برسم.
ای بس کسا که از پی این زیردامنی
نیفه فرو کشیده و برچیده دامنند
هوش مصنوعی: بسیاری هستند که به خاطر این دامن‌های زیبای زنانه، به آن‌ها اهمیت می‌دهند و از آن‌ها استفاده می‌کنند.
چون مرزشان به گردن گرز اندر افکنم
کول افکنم اگر چه گلو گرد و گردنند
هوش مصنوعی: وقتی که مرزبانان را با گرز به زمین بیاندازم، با اینکه آن‌ها گردن و گلو دارند، همچنان آن‌ها را زیر پا می‌زنم و فشار می‌آورم.
چون من بفاجری پسران در مفاجری
همچون چراغ در شب تاریک روشنند
هوش مصنوعی: وقتی من در بدی‌ها و ناملایمات قرار می‌گیرم، پسرانی که اطرافم هستند مانند چراغی در شب تاریک، برایم روشنی و امید می‌آورند.
. . . نشان شدست چون لگن شمع کوکبی
واندر جواب این همه لالند و الکنند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که روشنایی و زیبایی یک شمع مانند ستاره‌ای در آسمان نمایان شده است، و در پاسخ به همه‌ی این زیبایی‌ها، برخی افراد همچنان خاموش و بی‌صدا هستند.
همچون چراغ پله نگردند سرفراز
زیرا که زخم یافته چون . . . ن هاونند
هوش مصنوعی: مانند چراغی که در پله‌ها روشن است، سرفراز و بلندمرتبه نباشید؛ زیرا که زخم‌خورده‌اند و در واقع مانند هاونی هستند.
زان دیگ سیمگون که میان ران هر یکی است
خالیگران دزد سبکدست ریمنند
هوش مصنوعی: از دیگ نقره‌ای که در میان ران هر کسی قرار دارد، افرادی هستند که به سادگی و با چالاکی، به دزدی و بردن آن مشغولند.
هر چندشان فرو کنم آلات دوغ پای
ایشان برون دهنده درستی و ارزنند
هوش مصنوعی: هر چند من تلاش می‌کنم که آنها را به پایین ببرم، اما ابزار و وسایلی که دارم، به نوبه خود حقیقت را روشن می‌کنند و آنها بی‌ارزش به نظر می‌رسند.
هستم بر آنکه . . . ر نهم پیش لوطیان
تا جمله جمله را بخورند و براکنند
هوش مصنوعی: من آماده‌ام که به جمعی از مردم ناپاک بپیوندم تا آنان همه گفتارهایم را ببلعند و فراموش کنند.
وانگه بر آنکه رشک برد زو ستون . . . ر
خودشان ادب کنم که بدزدند و بشکنند
هوش مصنوعی: سپس بر کسی که به او حسادت کردند، باید خودم را مؤدب کنم تا آنهایی که او را دزدیدند و شکسته‌اند، مورد احترام قرار دهم.
دور از شما و ما که به . . . ری چو . . . ر من
خر را به زیر دم نخلند و نیارنند
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی در دوری از محبوب خود احساس تنهایی و ناامیدی می‌کند. او به یاد می‌آورد که چگونه دیگران در راحتی و خوشحالی زندگی می‌کنند، در حالی که او در غم و دوری به سر می‌برد و هیچ کس برای او اهمیت نمی‌دهد یا به او توجه نمی‌کند. این احساس حسی از عدم تعلق و دوری از روابط انسانی و محبت را به تصویر می‌کشد.
هست این جواب آنکه سنایی به نظم کرد
این ابلهان که بی‌سببی دشمن منند
هوش مصنوعی: این جمله اشاره دارد به افرادی که بدون دلیل و منطقی دشمنی می‌کنند و سخن سنایی در نظم نیز به نوعی به این رفتار بی‌مورد آنها پاسخ می‌دهد. ذهنیت و رفتار این افراد از روی نادانی و غفلت است.