شمارهٔ ۱۶ - گویم نمردهام
ایزد چو مرده خواند مر آن را که مرد نیست
من نیز خویشتن را مرده شمردهام
از اعتقاد پاک وز ایمان پر خلل
بر مرگ دل نهادهام و دین سپردهام
دشمن به دوستان خبر افکند مرگ من
این چند گه که زحمت ایشان نبردهام
آگاه باد دشمن من زان که من هنوز
دمسخت و سرخروی و قویناک گردهام
در مجلس جمال نکسبه نشسته خوش
با پنج شش حریف و خوشم نه فسردهام
اندر بزرگ داشت من آن مهتر بزرگ
با مهتران زیرک بیننده خردهام
بس باده لطیف مروق چشیدهام
بس شاهد ظریف نکورو فشردهام
چون ره گشاده گشت، نخواهم خط همه
با خویشتن سپارم و گویم نمردهام
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایزد چو مرده خواند مر آن را که مرد نیست
من نیز خویشتن را مرده شمردهام
هوش مصنوعی: خداوند کسی را که مرده است، بهحقیقت مرده میداند و من هم خود را مانند او، مرده تصور کردهام.
از اعتقاد پاک وز ایمان پر خلل
بر مرگ دل نهادهام و دین سپردهام
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من با باور خالص و ایمانی استوار به مرگ فکر میکنم و دینم را به چیزی که معتبر و محترم است سپردهام.
دشمن به دوستان خبر افکند مرگ من
این چند گه که زحمت ایشان نبردهام
هوش مصنوعی: دشمن به دوستانم خبر داد که من مردهام، در حالی که من تا به حال زحمت و رنجی برای آنها نداشتهام.
آگاه باد دشمن من زان که من هنوز
دمسخت و سرخروی و قویناک گردهام
هوش مصنوعی: دشمن من بداند که من هنوز در اوج قدرت و انرژی هستم و هیچ نشانهای از ضعف در من وجود ندارد.
در مجلس جمال نکسبه نشسته خوش
با پنج شش حریف و خوشم نه فسردهام
هوش مصنوعی: در محفل زیبایی که همه شاداب و سرزندهاند، من همراه چند دوست خوب نشستهام و حال من نیز خوب است و کسالت و افسردگی ندارم.
اندر بزرگ داشت من آن مهتر بزرگ
با مهتران زیرک بیننده خردهام
هوش مصنوعی: من به قدری به بزرگداشت آن فرد بزرگ اهمیت میدهم که حتی به دانایی و تیزبینی دیگر رهبران هم توجه دارم.
بس باده لطیف مروق چشیدهام
بس شاهد ظریف نکورو فشردهام
هوش مصنوعی: من نوشیدن شراب ملایم و خوشطعم را تجربه کردهام و همچنین زیباییهای ظریف و دلانگیز را به خوبی نزد خود حفظ کردهام.
چون ره گشاده گشت، نخواهم خط همه
با خویشتن سپارم و گویم نمردهام
هوش مصنوعی: زمانی که مسیر برای من باز شد، دیگر نیازی به رنجها ندارم و به خودم میگویم که هنوز زندهام.