شمارهٔ ۴۴ - در مدح اسفهسالار
پری دیدار حوری یاسمن خد
دری رفتار کبکی نارون قد
نه نی خدوی اندر یاسمن رنگ
نه بی قد وی اندر نارون حد
برشک از نور رویش ماه و خورشید
بدرد از بوی زلفش عنبر وند
بلای دین بزهر آگین دو نرگس
شفای جای بنوش آگین دو بسد
ز سبلتگاه و دندان و لب او
نشان در و مرجان و زبر جد
چه بویست اندران زلف معنبر
چه رنگست اندران خد مورد
هزاران جان چه جای عشقبازیست
فدائی خواهد آن سرو سمن خد
ولیکن زو کسی را بهره ای نیست
بجز صلوا علی آل محمد
کرا یارای آن باشد که باشد
بر او والی بجز والای صفهد
خداوند خداوندان دولت
سپهسالار منصور مؤید
پناه لشکر خاقان اعظم
بنای عز و جاه اصل سودد
شجاعی در وغا و جنگ بی مثل
جوادی در سخا و جود مفرد
برزم اندر بود آشوب میدان
ببزم اندر فروغ گاه و مسند
چو بیرون شد بمیدان روز هیجا
سر گردنکشان آرد بمقصد
بروز رزم خاک ره نماید
بچشمش گوهر و یاقوت و عسجد
شود مطرود جان از خصم او چون
طرید او بمیدان دید مطرد
اگر زآهن سپر سازد نگردد
سنان و تیغ و تیر از خصم آورد
ور از میدان مردی گاه حمله
جریده لشگری دارد مجرد
بلاد ترک را ز اعدای خاقان
تهی دارد بشمشیر مهند
بیک حمله ز هم بیرون کشاند
بگرد او گر از آهن بود سد
نهایت نیست مردیهای او را
چنان چون مردمیهای ورا حد
سخای او برون از حد و از وهم
عطای او برون از وهم و از حد
شمار بخشش یکروزه او
چو بنویسی بباید صد مجلد
در اخلاق پسندیده بهر باب
برایت باقی است از حیدر و جد
بنازد جد ازو در روز محشر
چنان کاکنون همی نازد بمهتد
همیشه شادمان و کامران باد
بهر کام و مرادی یافته ید
بدان شادی که نوشد تا ابد باد
هزاران شادی دیگر معدد
موفر عز و جاه و دولت او
مباد اندر جهان الا مؤید
شمارهٔ ۴۳ - در مدح دهقان میرعمید: دهقان میر عمید صدر همایون که بختشمارهٔ ۴۵ - در مدح صاحب ملک الدهاقین: صاحب عادل بنیکی از سفر آمد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پری دیدار حوری یاسمن خد
دری رفتار کبکی نارون قد
هوش مصنوعی: زیبایی و دلربایی یک پری با چهرهای شبیه به حوری، همچون گل یاسمن، در حرکاتش به نرمی و لطافت کبکها در بین درختان نارون است.
نه نی خدوی اندر یاسمن رنگ
نه بی قد وی اندر نارون حد
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی دو گل اشاره شده است. یکی از گل یاسمن که زیبایی و لطافت خاصی دارد و دیگری از گل نارنج که به خاطر قد و قامتش مشهور است. این شعر نشان میدهد که هر کدام از این گلها ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند و در زیبایی و ارزش خود بینظیرند.
برشک از نور رویش ماه و خورشید
بدرد از بوی زلفش عنبر وند
هوش مصنوعی: نور چهرهاش مثل نور ماه و خورشید میدرخشد و عطر موهایش همچون بوی خوش عطر عنبر دلنواز است.
بلای دین بزهر آگین دو نرگس
شفای جای بنوش آگین دو بسد
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و قدرت عشق اشاره شده است. گوینده به افسون و جادوگریِ چشمهای دو نرگس اشاره کرده که در آن، نوشیدن زهر آن میتواند به شکلی درمان کننده باشد. این مضمون نشاندهندهی پیچیدگی و تناقضات عشق و زیبایی در زندگی است.
ز سبلتگاه و دندان و لب او
نشان در و مرجان و زبر جد
هوش مصنوعی: از موهای او، دندانها و لبهایش نشانههایی از دریا و مرجان و زبر جدی وجود دارد.
چه بویست اندران زلف معنبر
چه رنگست اندران خد مورد
هوش مصنوعی: در زلفی که بوی خوشی دارد، چه عطری نهفته است و در صورت زیبا و دلربا چه رنگی وجود دارد.
هزاران جان چه جای عشقبازیست
فدائی خواهد آن سرو سمن خد
هوش مصنوعی: هزاران جان هم که وجود داشته باشد، جایی برای عشق و بازی نیست؛ زیرا آن محبوب سُرخ و زیبای سمن نیازمند فداکاری است.
ولیکن زو کسی را بهره ای نیست
بجز صلوا علی آل محمد
هوش مصنوعی: اما هیچکس از او بهرهای ندارد جز اینکه بر آل محمد صلوات بفرستد.
کرا یارای آن باشد که باشد
بر او والی بجز والای صفهد
هوش مصنوعی: کسی که توانایی و قدرتی داشته باشد، باید تحت نظارت و سرپرستی کسی باشد که از او بالاتر و برتر است.
خداوند خداوندان دولت
سپهسالار منصور مؤید
هوش مصنوعی: خداوندی که بزرگترین فرمانده و سرپرست است، به منصور تأیید میدهد و او را در مسیر موفقیت یاری میکند.
پناه لشکر خاقان اعظم
بنای عز و جاه اصل سودد
هوش مصنوعی: پناهگاه نیروهای خاقان بزرگ، زمینی است که بر پایهی عظمت و مقام بنا شده است و نشانهای از برتری و قدرت محسوب میشود.
شجاعی در وغا و جنگ بی مثل
جوادی در سخا و جود مفرد
هوش مصنوعی: شجاعت در نبرد و جنگ او بینظیر است، همانطور که جواد در بخشش و سخاوت یکتاست.
برزم اندر بود آشوب میدان
ببزم اندر فروغ گاه و مسند
هوش مصنوعی: در زمین، در حال جنگ و ناآرامی هستم و در میدان نبرد، درخشش زمان و مقام را تجربه میکنم.
چو بیرون شد بمیدان روز هیجا
سر گردنکشان آرد بمقصد
هوش مصنوعی: زمانی که روز به میدان جنگ میآید، گردنکشها را به سوی هدفشان میکشد.
بروز رزم خاک ره نماید
بچشمش گوهر و یاقوت و عسجد
هوش مصنوعی: در زمان جنگ و نبرد، انسانها به راحتی میتوانند زیباییهای دنیا مانند الماس و طلا را فراموش کنند و فقط به فکر مبارزه و حفظ خود باشند.
شود مطرود جان از خصم او چون
طرید او بمیدان دید مطرد
هوش مصنوعی: جان انسانی که از دشمنش طرد شده است، مانند گریزانی است که در میدان نبرد از طرف دشمن خود رانده میشود.
اگر زآهن سپر سازد نگردد
سنان و تیغ و تیر از خصم آورد
هوش مصنوعی: اگر کسی از آهن سپر بسازد، دیگر نیزه، شمشیر و تیر به دشمن نمیرسد.
ور از میدان مردی گاه حمله
جریده لشگری دارد مجرد
هوش مصنوعی: اگر مردی از میدان جنگ دور شود، گاهی اوقات لشکر او را به تنهایی مورد حمله قرار میدهد.
بلاد ترک را ز اعدای خاقان
تهی دارد بشمشیر مهند
هوش مصنوعی: سرزمینهای ترک به دست دشمنان خاقان از سلاحهای تیز و مهارت یافته خالی شده است.
بیک حمله ز هم بیرون کشاند
بگرد او گر از آهن بود سد
هوش مصنوعی: با یک حمله، او را به بیرون کشید، حتی اگر سدی از آهن در اطرافش بود.
نهایت نیست مردیهای او را
چنان چون مردمیهای ورا حد
هوش مصنوعی: اوج فضایل و ویژگیهای او نه به انتها میرسد و نه قابل مقایسه با حد و مرز مردمیهای اوست.
سخای او برون از حد و از وهم
عطای او برون از وهم و از حد
هوش مصنوعی: بخشش و generosity او بسیار فراتر از تصور و باور ماست. هدیههای او نیز در حد و مرزهای ذهن نمیگنجد و از فهم ما خارج است.
شمار بخشش یکروزه او
چو بنویسی بباید صد مجلد
هوش مصنوعی: بخشش و رحمت او به قدری زیاد است که اگر همه آن را بنویسی، نیاز به صد کتاب بزرگ خواهی داشت.
در اخلاق پسندیده بهر باب
برایت باقی است از حیدر و جد
هوش مصنوعی: در اخلاق نیکو، به اندازه کافی از ویژگیها و صفات مثبت حیدر و جدش برای تو باقی مانده است.
بنازد جد ازو در روز محشر
چنان کاکنون همی نازد بمهتد
هوش مصنوعی: در روز قیامت، جد بزرگوار او به او افتخار خواهد کرد، همانطور که اکنون نیز به خاطر کمالاتش به او افتخار میشود.
همیشه شادمان و کامران باد
بهر کام و مرادی یافته ید
هوش مصنوعی: همیشه خوشحال و موفق باشید و به آرزوها و مقصودهایتان دست پیدا کنید.
بدان شادی که نوشد تا ابد باد
هزاران شادی دیگر معدد
هوش مصنوعی: بدان خوشحالی که تجربه میکنی، تا همیشه باقی بماند و سبب شود که شادیهای دیگری نیز به وجود بیاید.
موفر عز و جاه و دولت او
مباد اندر جهان الا مؤید
هوش مصنوعی: مبادا کسی در جهان به مقام و اعتبار و قدرت او نرسد، جز آنکه مورد تأیید او باشد.