شمارهٔ ۳۰ - در مدح تاج الدین محمودبن عبدالکریم
تاج دین محمودبن عبدالکریم است آنکه هست
از می احسان او گیتی پر از هشیار روست
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بود و هست
از دوات کله گیسوی منیر افسر بکلک
بر سر اهل هنر افسر نهاد و کله بست
چون برآرد ماهی زرین نقش انگیز او
قطره از قلزم قطران بقدر نیم شست
بر بساط سیمگون از دست دریا جود او
نقش مشک آثار خیزد دام دام و شست شست
عمرو و زید عصر دل خستند و در بستند بخل
سائلان و زائران را پشت خست و دل شکست
تاج دین در عمر خود روزی چو عمرو و زید عصر
زائری را در نبست و سائلی را دل نخست
رسم و آئین بخیلی جود او منسوخ کرد
شد یقین کان رسم و آئین تباه است و تبست
همتی دارد چنان عالی که چرخ برترین
با فرودین پایگاه همتش دونست و نیست
گر بچشم همت خود بنگرد بر دست خویش
آید اندر چشم او چون بر سخا بگشاد دست
اطلس رومی عبا زر نشابوری سرب
در عمانی شبه یاقوت رمانی جمست
هست فتوی فتوت را قلم در دست او
پاسخ فتوی نعم راند بجای لاولست
لفظ و او شیرینتری دعوی کند بر انگبین
این کسی داند که داند انگبین را از کبست
هر که اندر سایه اقبال او مسکن گرفت
از سموم فاقه ادبار و محنت جست و رست
زانکه در کردار نیکش چشم بد را راه نیست
بدسگال دولتش را دل درید و دیده خست
خلق ایزد را ازو شکر است و آزادی مدام
همچنین باشد همی آزاده و ایزد پرست
خوار باد و خسته دل بدخواه جاه و دولتش
گر ببغداد اسپ و ری یا در تخارستان و بست
سوزنی در مدح وی با قافیت کشتی گرفت
قاضیت شد نرم گردن گرچه توسن بود گست
شمارهٔ ۲۹ - در مدح محمدبن ابی بکر: دل مرا دل معشوق من موافق نیستشمارهٔ ۳۱ - در مدح تاج الدین: ای یافته تاج نسب از صاحب معراج
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تاج دین محمودبن عبدالکریم است آنکه هست
از می احسان او گیتی پر از هشیار روست
هوش مصنوعی: تاج دین محمودبن عبدالکریم نشانهای از برتری و عظمت اوست و کسانی که از نعمت سخاوتمندی او بهرهمند شدهاند، جهان را پر از افراد آگاه و بصیرتمند میکنند.
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بود و هست
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که کسی که مدیریت و اداره دیوان را بر عهده دارد، باید از افراد با فضیلت و شایسته باشد و در واقع باید ویژگیهای منحصربهفردی داشته باشد که او را برای این مسئولیت مناسب کند.
از دوات کله گیسوی منیر افسر بکلک
بر سر اهل هنر افسر نهاد و کله بست
هوش مصنوعی: سروده به زیبایی به تصویر کشیده که چگونه موی بلند و زیبای منیر، با دوات بر سر اهل هنر به عنوان نماد عظمت و شکوه قرار داده شده است. این تصویر نشاندهندهٔ احترامی است که برای هنرمندان قائل شده و تجلی قدرت و زیبایی در هنر را به نمایش میگذارد. گویی که سر هنرمندان با این زیبایی و شکوه مزین شده است.
چون برآرد ماهی زرین نقش انگیز او
قطره از قلزم قطران بقدر نیم شست
هوش مصنوعی: وقتی ماهی طلایی از آب بیرون میآید، به اندازهی نیم بند انگشت، قطرهای از دریاچهی تاریک و سیاه به همراه دارد.
بر بساط سیمگون از دست دریا جود او
نقش مشک آثار خیزد دام دام و شست شست
هوش مصنوعی: بر روی فرشی که به رنگ نقرهای است و دریا جود و سخاوت خود را بر آن نمایان کرده است، نقشی به رنگ مشک به وجود میآید که به زیبایی و شگفتی خود ادامه میدهد.
عمرو و زید عصر دل خستند و در بستند بخل
سائلان و زائران را پشت خست و دل شکست
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به حالتی اشاره میکند که در آن زندگی و زمان به سختی گذشتهاند و دلها از غم و سختی خسته شدهاند. در این وضعیت، بخیلها و کسانی که از کمک به دیگران امتناع میکنند، مانع از رسیدن افراد نیازمند و زائران میشوند و این منظر باعث دلشکستگی بیشتر میگردد.
تاج دین در عمر خود روزی چو عمرو و زید عصر
زائری را در نبست و سائلی را دل نخست
هوش مصنوعی: در دوران زندگی خود، تاج سر دین را فقط یک بار در روزی مانند عمر و زید به زائر و سائل نشان داد.
رسم و آئین بخیلی جود او منسوخ کرد
شد یقین کان رسم و آئین تباه است و تبست
هوش مصنوعی: خصلت و سنت بخیلانه به خاطر generosity او دیگر مطرح نیست و کاملاً مشخص است که آن خصلت و سنت بیاساس و خراب شده است.
همتی دارد چنان عالی که چرخ برترین
با فرودین پایگاه همتش دونست و نیست
هوش مصنوعی: کسی که ارادهای بلند و عالی دارد، چنان است که حتی آسمان و ستارهها هم او را کوچک و ناتوان میپندارند.
گر بچشم همت خود بنگرد بر دست خویش
آید اندر چشم او چون بر سخا بگشاد دست
هوش مصنوعی: اگر با تلاش و ارادهات به خودت نگاه کنی، میبینی که دستت چه تواناییهایی دارد، همانطور که وقتی دست سخاوت را باز میکنی، به ثمراتش پی میبری.
اطلس رومی عبا زر نشابوری سرب
در عمانی شبه یاقوت رمانی جمست
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و ظرافت شخصیتی میپردازد که لباس و عبا او بسیار فاخر و زیباست. او به قدری خوشلباس و جذاب است که در میان دیگران مانند یک جواهری درخشان به نظر میرسد. لباسش از پارچهای بسیار باکیفیت و برجسته است و زیبایی او درخشش خاصی به محیط اطرافش میبخشد.
هست فتوی فتوت را قلم در دست او
پاسخ فتوی نعم راند بجای لاولست
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی با صداقت و جوانمردی در جایگاه قضاوت و صدور فتوا قرار دارد و نظر او در مسائل اخلاقی و انسانی مورد توجه و احترام است. او با علم و آگاهی، پاسخهایی متین و درست به سوالات میدهد و در عین حال، شجاعت و فداکاری را نیز در نظر میآورد.
لفظ و او شیرینتری دعوی کند بر انگبین
این کسی داند که داند انگبین را از کبست
هوش مصنوعی: کسی که به حقیقت آگاه است، میداند که شیرینی کلام و وعدهها چگونه است و تنها کسی میتواند این را درک کند که تجربه و علم در این زمینه داشته باشد.
هر که اندر سایه اقبال او مسکن گرفت
از سموم فاقه ادبار و محنت جست و رست
هوش مصنوعی: هر کسی که در سایه خوشبختی زندگی کند، از مشکلات و سختیها دور میشود و نجات پیدا میکند.
زانکه در کردار نیکش چشم بد را راه نیست
بدسگال دولتش را دل درید و دیده خست
هوش مصنوعی: به دلیل رفتار نیک او، بدخواهها هیچگونه نفوذی بر او ندارند. شخصی که در دل نسبت به خوشبختیاش حسرت میخورد، از شدت ناراحتی، دلش پر از غم و چشمانش اشکآلود شده است.
خلق ایزد را ازو شکر است و آزادی مدام
همچنین باشد همی آزاده و ایزد پرست
هوش مصنوعی: آفرینش خداوند بر پایه شکرگذاری و آزادی است و این باید همواره ادامه داشته باشد؛ بنابراین، انسان آزاد و خداپرست باید این اصل را رعایت کند.
خوار باد و خسته دل بدخواه جاه و دولتش
گر ببغداد اسپ و ری یا در تخارستان و بست
هوش مصنوعی: بدخواه و دلشکسته، کسی که به مقام و ثروت خود میبالد، حتی اگر در بغداد، ری، تخارستان یا بست باشد، در نظر دیگران بیارزش و خوار خواهد بود.
سوزنی در مدح وی با قافیت کشتی گرفت
قاضیت شد نرم گردن گرچه توسن بود گست
هوش مصنوعی: سوزنی، برای ستایش او، به شاعری مشغول شد و قافیهاش را به چالش کشید. با وجود اینکه او بسیار قوی و بزرگ است، به آرامی و نرمی در برابر او تسلیم شد.