گنجور

شمارهٔ ۱۹۵ - در مدح نصیرالدین علی

بفر صاحب دولت نصیرالدین خدای
بهشت وار بیاراست این خجسته سرای
بهشتوار شود هر سر او هر مجلس
که کرد دیدن او صدر دین و دینارای
بجاه صاحب عادل شد اینسرای بهشت
بجای رضوان دهقان درو بهشت آرای
بصحبت قدم صاحب کبیر امروز
زمین بنازد بر آسمان اندروای
گر این سرای بفردوس برز آمدنش
کند تفاخر جایست وگر بنازد جای
مثل زنند کریمان ز دوستی مهمان
که هست مهمان زیزد عطای جان افزای
نصیر دین ز خدای جهان عطائی خواست
رسید صاحب عادل بدو عطای خدای
کبیر عالم عادل چو با نشاط سرور
سوی نصیر خرامید شاد و طبع گشای
اگر بدیده کشد کاس و کاسه زان دیدست
وگر بفرق سراستد بپایکه بر پای
نصیر منت بر جان و دل نهد امروز
اگر ز جان و دل خویش سازد اندر بای
بود ز دعوت صدر کبیر تا تقصیر
براه شرم و خجالت کند همه شب وای
خجالتی نخوهد حاصل آمدن چو بود
کبیر عذرپذیر و صغیر عجز نمای
همیشه تا مثل از سایه همای زنند
خجستگی را دانش وران نظم سرای
خجسته دولت صاحب همای فرخ باد
سرای خرم دهقان چو آشیان همای
نصیر دین را بادا همیشه آسایش
بزیر سایه آن دولت همای آسای

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بفر صاحب دولت نصیرالدین خدای
بهشت وار بیاراست این خجسته سرای
هوش مصنوعی: بفرما، ای صاحب قدرت و ثروت، نصیرالدین! خداوند، بهشتی زیبا و پر برکت، این خانه خوشبختی را مزین کند.
بهشتوار شود هر سر او هر مجلس
که کرد دیدن او صدر دین و دینارای
هوش مصنوعی: هر کس که دیدار او را تجربه کند، مانند بهشت می‌شود و در هر مجلسی که او حاضر باشد، او در رأس دین و دارایی قرار می‌گیرد.
بجاه صاحب عادل شد اینسرای بهشت
بجای رضوان دهقان درو بهشت آرای
هوش مصنوعی: به خاطر مقام و جایگاه صاحب عدالت، این باغ بهشتی به زیبا‌ترین شکل زینت داده شده است و در آن به جای رضوان، کشاورز درختان بهشت را می‌کارد.
بصحبت قدم صاحب کبیر امروز
زمین بنازد بر آسمان اندروای
هوش مصنوعی: در حضور بزرگانی که در کنار ما هستند، امروز زمین به آسمان افتخار می‌کند و سر بالا می‌زند.
گر این سرای بفردوس برز آمدنش
کند تفاخر جایست وگر بنازد جای
هوش مصنوعی: اگر این خانه به بهشت راه پیدا کند، برتری و فخر دارد و اگر کسی به آن افتخار کند، جایگاه مناسبی است.
مثل زنند کریمان ز دوستی مهمان
که هست مهمان زیزد عطای جان افزای
هوش مصنوعی: دوستان با مهربانی مانند زنانی که مهمان هستند، محبت و بخشش می‌کنند، زیرا مهمانی که می‌آید، جان را تازه و سرشار می‌کند.
نصیر دین ز خدای جهان عطائی خواست
رسید صاحب عادل بدو عطای خدای
هوش مصنوعی: نصیر دین از خداوند جهان خواست تا به او عطایی بدهد، و در نتیجه، به او که انسان عادل است، عطای خداوند رسید.
کبیر عالم عادل چو با نشاط سرور
سوی نصیر خرامید شاد و طبع گشای
هوش مصنوعی: عالم بزرگ و عادل، با شور و شوق، به سوی نصیر گام برمی‌دارد و این کار او باعث شادی و نشاط می‌شود.
اگر بدیده کشد کاس و کاسه زان دیدست
وگر بفرق سراستد بپایکه بر پای
هوش مصنوعی: اگر به چشم بیند، ظرف و کاسه‌ای از آن دیده است و اگر بر فرق سر بگذارد، بر پای که بر پا است. به عبارتی دیگر، اگر به آنچه دیده توجه کند، متوجه جزئیات می‌شود و اگر به چیزی دیگر بپردازد، باید به اساس و پایه‌های آن هم توجه کند.
نصیر منت بر جان و دل نهد امروز
اگر ز جان و دل خویش سازد اندر بای
هوش مصنوعی: امروز نصیر، لطف و محبت خود را به جان و دل می‌آورد، اگر او بتواند از وجود خود فدا کند.
بود ز دعوت صدر کبیر تا تقصیر
براه شرم و خجالت کند همه شب وای
هوش مصنوعی: از دعوت بزرگ به خاطر اعمال ناشایست و خجالت، شب را با اندوه و نالیدن سپری می‌کند.
خجالتی نخوهد حاصل آمدن چو بود
کبیر عذرپذیر و صغیر عجز نمای
هوش مصنوعی: اگر کسی خجالت بکشد، به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید؛ زیرا بزرگ‌ترها که عذر و بهانه می‌آورند و کوچک‌ترها که ناتوانی خود را نشان می‌دهند، در نهایت به نتیجه‌ای نخواهند رسید.
همیشه تا مثل از سایه همای زنند
خجستگی را دانش وران نظم سرای
هوش مصنوعی: همواره تا زمانی که سایه‌ی خوشبختی بر سر ماست، شاعران و فرهیختگان هنر و دانش به سرودن و نظم‌آفرینی می‌پردازند.
خجسته دولت صاحب همای فرخ باد
سرای خرم دهقان چو آشیان همای
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت صاحب این پرنده زیبا و شاداب باد؛ همان‌طور که خانه خوش حال و پر بار کشاورز مانند آشیانه این پرنده است.
نصیر دین را بادا همیشه آسایش
بزیر سایه آن دولت همای آسای
هوش مصنوعی: خواهان اینیم که نصیر دین همواره در آرامش باشد و زیر سایه آن حکومت با سعادت زندگی کند.