گنجور

شمارهٔ ۱۴۸ - در مدح علی بن احمد

ای از کمال قدر تو تیری در آسمان
وز ذهن تو خجل شده تیر اندر آسمان
هست از کمال حلم تو اندر زمین نصیب
چون از کمال قدر تو تیر اندر آسمان
گر آسمان ز حشمت تو داشتی سپر
نمرود کی کشیدی تیر اندر آسمان
در مهتری پدیدی چون آفتاب و ماه
در روز روشن و شب تیر اندر آسمان
صدر سپهر فخری و فرزند فخر دین
آن زمین چو بدر منیر اندر آسمان
همنام ابن عم پیمبر علی که بود
مداح او سروش کبیر اندر آسمان
ای صدر و سروری که نهد بخت مرترا
از قدر و جایگاه سریر اندر آسمان
تو در زمین نظیر نداری بمهتری
چونانکه آفتاب نظیر اندر آسمان
خورشید و ماه نور جمال از تو یافتند
کاین شد چو شاه و آن چو وزیر اندر آسمان
سیر ار نه در موافقت رای تو کنند
هر هفت گم کنند مسیر اندر آسمان
کیوان که از نحوست گردنده رای او
اهل زمین برند نفیر اندر آسمان
گر مشتریست اختر بدخواه جاه تو
او سوی خود کشد بزفیر اندر آسمان
بهرام خون خصم تو ریزد بتیغ کین
کان تیغ نیست رنگ پذیر اندر آسمان
خورشید چون جمال تو بیند بجنب خود
گردد چو ذره خورا و حقیر اندر آسمان
ناهید رود ساز بامید بزم تو
دارد بدست جام عصیر اندر آسمان
تا تیر و مه تفحص احوال تو کنند
مه شه برید و تیر دبیر اندر آسمان
هر شب که تو نشاط کنی عندلیب وار
سیارگان زنند صفیر اندر آسمان
تو باده برگرفته و از دست مطربانت
افتاده ناله بم و زیر اندر آسمان
تو بر زمین نشسته و از لطف خلق تو
افکنده باد بوی عبیر اندر آسمان
بر آسمان نیلی گر بنگری بخشم
گردد پدید رنگ زریر اندر آسمان
تا روز حاسدان تو گردد سیه چو قیر
بی شب رسد سیاهی قیر اندر آسمان
جز از زمین جود تو قسمت نکرده اند
نانی بنام هیچ فقیر اندر آسمان
حکم ازل چو مائده دشمن ترا
لوزینه . . . است بسیر اندر آسمان
کوهان گاو روغن کرد است تا پزند
خوان ترا کرنج بشیر اندر آسمان
تف سعیر در نظر هیبت تو است
چونانکه هست تف اثیر اندر آسمان
هان تا مگر شعیر براقت شود شد است
امسال برج خوشه شعیر اندر آسمان
خصمت ببرج ماهی اگر بر شود ز چاه
بریان شود ز تف سعیر اندر آسمان
مردی حکیم کرد مرا امتحان و گفت
ای کلک تو فکنده صریر اندر آسمان
شعری نپیر قافیه گو اندرین ردیف
شعری نهاد مرتبه گیر اندر آسمان
گفتم سپاس دارم و گویم چو بنگرم
نیکو بچشم عقل خطیر اندر آسمان
تا قافیه حواله دهد از خمیر طبع
بندم بدست نظم فطیر اندر آسمان
هست آسمان چو سفره و خورشید همچو قرص
انجم چو کوزومه چو پنیر اندر آسمان
تا نیست انجم و مه و خورشید را مدام
از سیر برج برج گزیر اندر آسمان
سیرت ببرج لهو طرب باد سال و ماه
ای طلعتت چو مهر منیر اندر آسمان
بادا بزیر سایه بخت جوان تو
چندین هزار اختر پیر اندر آسمان

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای از کمال قدر تو تیری در آسمان
وز ذهن تو خجل شده تیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: ای کسی که عظمت تو همچون تیری در آسمان است و تیر آنقدر به تو افتخار می‌کند که از خود شرمنده شده است.
هست از کمال حلم تو اندر زمین نصیب
چون از کمال قدر تو تیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: از بزرگی و شکوه صبر و بردباری تو، در زمین بهره‌ای نصیب شده است، همان‌طور که از عظمت و ارزش تو، تیرهای آسمانی (یا نشانه‌های بلندمرتبه) به وجود آمده‌اند.
گر آسمان ز حشمت تو داشتی سپر
نمرود کی کشیدی تیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: اگر آسمان به خاطر عزت و قدرت تو محافظتی داشت، نمرود هرگز نمی‌توانست تیرش را به سمت آسمان پرتاب کند.
در مهتری پدیدی چون آفتاب و ماه
در روز روشن و شب تیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: تو در بزرگی و شکوهی مانند آفتاب و ماه که در روز روشن و شب تار در آسمان دیده می‌شوند.
صدر سپهر فخری و فرزند فخر دین
آن زمین چو بدر منیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: در آسمان، تو مانند ماهی روشن و درخشان هستی که به عنوان سرآمد و افتخار برای دین و سرزمین خود شناخته می‌شوی.
همنام ابن عم پیمبر علی که بود
مداح او سروش کبیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: شخصی که نامش مشابه نام پسر عموی پیامبر است و در مدح او شعر می‌سراید، مانند سروش بزرگ در آسمان می‌باشد.
ای صدر و سروری که نهد بخت مرترا
از قدر و جایگاه سریر اندر آسمان
هوش مصنوعی: ای کسی که در اوج کمال و سروری، بخت را به جایی می‌رسانی که همچون تختی در آسمان قرار دارد.
تو در زمین نظیر نداری بمهتری
چونانکه آفتاب نظیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: تو در این دنیا همانند و همتایی نداری، درست مانند اینکه آفتاب در آسمان همتایی ندارد.
خورشید و ماه نور جمال از تو یافتند
کاین شد چو شاه و آن چو وزیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: خورشید و ماه از زیبایی و نور تو روشن شدند، به گونه‌ای که خورشید به عنوان ایکه شاه و ماه به عنوان وزیر در آسمان جایگاه یافته‌اند.
سیر ار نه در موافقت رای تو کنند
هر هفت گم کنند مسیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: اگر همه هفت سیاره هم بخواهند با رأی تو هم‌نظر شوند، باز هم در مسیر خود در آسمان گم خواهند شد.
کیوان که از نحوست گردنده رای او
اهل زمین برند نفیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: کیوان که خود به سبب شگون و بدی‌اش موجب نگرانی مردم زمین است، در آسمان صدا و هراسی به وجود می‌آورد.
گر مشتریست اختر بدخواه جاه تو
او سوی خود کشد بزفیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: اگر ستاره‌ای همچون مشتری بخواهد که به اعتبار تو آسیب برساند، او به سمت خود می‌کشد و تو را در آتش مشکلاتی که در آسمان برپا می‌شود، گرفتار می‌کند.
بهرام خون خصم تو ریزد بتیغ کین
کان تیغ نیست رنگ پذیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: بهرام (به نشانه جنگ و قدرت) دشمن تو را با شمشیر انتقامش به زمین می‌زند، چون آن شمشیر در آسمان رنگی ندارد و نمی‌تواند تحت تأثیر قرار گیرد.
خورشید چون جمال تو بیند بجنب خود
گردد چو ذره خورا و حقیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: خورشید وقتی جمال تو را می‌بیند، به حرکت درمی‌آید و مانند ذره‌ای کوچک و حقیر در آسمان می‌شود.
ناهید رود ساز بامید بزم تو
دارد بدست جام عصیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: ناهید، سازنده‌ی رود و آهنگ، با امید برگزاری جشنت، جام می را در آسمان در دست دارد.
تا تیر و مه تفحص احوال تو کنند
مه شه برید و تیر دبیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن زیبایی و جاذبه فردی اشاره دارد که مانند ماه و تیر، در آسمان می‌درخشد و دیگران به دنبال او هستند. این نشان‌دهنده آن است که محبوب، توجه و نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند و در مرکز توجه قرار دارد.
هر شب که تو نشاط کنی عندلیب وار
سیارگان زنند صفیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: هر شبی که تو شادابی و خوشحالی، بلبلان مانند تو در آسمان آواز می‌خوانند و ستاره‌ها به رقص در می‌آیند.
تو باده برگرفته و از دست مطربانت
افتاده ناله بم و زیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: تو شراب نوشیده‌ای و از دستان نوازندگانت صدای ناله‌ای به بلندای آسمان برخاسته است.
تو بر زمین نشسته و از لطف خلق تو
افکنده باد بوی عبیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: تو بر روی زمین نشسته‌ای و بوی خوش عطر تو در آسمان پخش شده است.
بر آسمان نیلی گر بنگری بخشم
گردد پدید رنگ زریر اندر آسمان
هوش مصنوعی: اگر به آسمان آبی نگاه کنی، رنگ زردی در آن نمایان می‌شود.
تا روز حاسدان تو گردد سیه چو قیر
بی شب رسد سیاهی قیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: تا روزی که حسودان به حسادت‌هایشان ادامه دهند، روزگار برایشان تیره و تار خواهد بود و سیاهی شب به زودی در آسمان پخش می‌شود.
جز از زمین جود تو قسمت نکرده اند
نانی بنام هیچ فقیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: تنها از زمین بخشش تو است که نانی برای فقرا نمی‌توان در آسمان یافت.
حکم ازل چو مائده دشمن ترا
لوزینه . . . است بسیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: حکم ازل مانند مائده‌ای است که برای دشمن تو قرار داده شده و تو باید در این زمینه به جست‌وجو در آسمان بپردازی.
کوهان گاو روغن کرد است تا پزند
خوان ترا کرنج بشیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: کوهان گاو را برای تهیه روغن آماده کرده‌اند تا از آن در پختن غذا بهره بگیرند، و این کار به نوعی صدای بلندی در آسمان به همراه دارد.
تف سعیر در نظر هیبت تو است
چونانکه هست تف اثیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: شعله‌های آتش در برابر زیبایی و جلال تو همچون ذرات ریز گرد و غبار در آسمان به نظر می‌رسند.
هان تا مگر شعیر براقت شود شد است
امسال برج خوشه شعیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: هنگامی که خوشه‌ی گندم در آسمان بالا می‌رود، می‌تواند نشانه‌ای باشد که رستنی‌ها و محصولات امسال خوب و پربار خواهند بود.
خصمت ببرج ماهی اگر بر شود ز چاه
بریان شود ز تف سعیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: اگر حریف تو مانند ماهی از چاه بیرون بیاید، در آتش جهنم درخشان و تفتیده خواهد شد.
مردی حکیم کرد مرا امتحان و گفت
ای کلک تو فکنده صریر اندر آسمان
هوش مصنوعی: مردی دانا از من آزمایشی به عمل آورد و گفت: ای قلم تو در آسمان صدا می‌کنی و اثر می‌گذاری.
شعری نپیر قافیه گو اندرین ردیف
شعری نهاد مرتبه گیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: شعری نخوان که فقط به قافیه توجه داشته باشد، بلکه در این سبک شعری، با مرتبه‌ای بالا در آسمان قرار بگیر.
گفتم سپاس دارم و گویم چو بنگرم
نیکو بچشم عقل خطیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: گفتم که از تو سپاس‌گزارم و وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، عقل و فهم درست را به خوبی می‌بینم.
تا قافیه حواله دهد از خمیر طبع
بندم بدست نظم فطیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: برای اینکه قافیه‌ را به شعر بسپارم، از ماهیت خودم استفاده می‌کنم و نتیجه‌اش را به‌گونه‌ای خلاقانه در قالب نظم به دنیا می‌آورم.
هست آسمان چو سفره و خورشید همچو قرص
انجم چو کوزومه چو پنیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: آسمان مانند سفره‌ای گسترده است و خورشید مانند تکه‌ای نان دایره‌ای بر روی آن قرار دارد. همچنین مانند پنیر در داخل آسمان می‌باشد.
تا نیست انجم و مه و خورشید را مدام
از سیر برج برج گزیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: تا زمانی که ستاره‌ها، ماه و خورشید به طور مداوم از حرکت در برج‌ها و نشانه‌های آسمانی بازنایستند و در آسمان به گردش خود ادامه دهند.
سیرت ببرج لهو طرب باد سال و ماه
ای طلعتت چو مهر منیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: چهره‌ات مانند ماهی درخشان در آسمان است و رفتار تو شبیه به شادی و خوشی است که در روزها و شب‌ها می‌درخشد.
بادا بزیر سایه بخت جوان تو
چندین هزار اختر پیر اندر آسمان
هوش مصنوعی: پیشاپیش آرزو می‌کنم که جوانی تو زیر سایه شانس و بخت خوب باشد و ستاره‌های بسیاری در آسمان برایت درخشش داشته باشند.